وقتی ماجرا شروع شد از خودم پرسیدم:«آیا مثل اغلب افراد دوس
وقتی ماجرا شروع شد از خودم پرسیدم:«آیا مثل اغلب افراد دوست دارم از زندگی عقب بکشم،گوشهٔ انزوا بگیرم یا نه میخواهم زندگی کنم؟»
دومی را انتخاب کردم.
تصمیم گرفتم زندگی کنم-یا دست کم سعی کنم که زندگی کنم-آن طور که دوست دارم:با شأن و وقار،شجاعت،خلق خوش،با آرامش و خویشتن داری.
گاه اتفاق می افتد که صبح ها گریه میکنم،گریه و باز هم گریه.برای خودم سوگواری میکنم.بعضی صبح ها به شدت عصبانی هستم.تلخ و دلگیر هستم.
اما این حالم آن قدر ها دوام نمی آورد.از جایم بلند می شوم و می گویم:«میخواهم زندگی کنم.»
آیا می توانم ادامه بدهم؟نمیدانم!اما با خودم شرط می بندم که این کار را بکنم.
-سه شنبه ها با موری
میچ آلبوم
دومی را انتخاب کردم.
تصمیم گرفتم زندگی کنم-یا دست کم سعی کنم که زندگی کنم-آن طور که دوست دارم:با شأن و وقار،شجاعت،خلق خوش،با آرامش و خویشتن داری.
گاه اتفاق می افتد که صبح ها گریه میکنم،گریه و باز هم گریه.برای خودم سوگواری میکنم.بعضی صبح ها به شدت عصبانی هستم.تلخ و دلگیر هستم.
اما این حالم آن قدر ها دوام نمی آورد.از جایم بلند می شوم و می گویم:«میخواهم زندگی کنم.»
آیا می توانم ادامه بدهم؟نمیدانم!اما با خودم شرط می بندم که این کار را بکنم.
-سه شنبه ها با موری
میچ آلبوم
۴.۶k
۲۹ دی ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.