آه که تو

آه که تو
به تمامی به فراموشی سپردی
که روزگار درازی
من مالک قلبت بودم
دلت چه شیرین
خطاکار و کوچک بود
از این شیرین‌تر و خطاکارتر نمی‌توان یافت
آه که تو
عشق و اندوهی را به فراموشی سپردی
که قلبم را می‌فشردند
نمی‌دانم عشق برتر از اندوه بود
تنها می‌دانم هر دو بزرگ بودند
هاینریش‌ هاینه
مترجم: شجاع الدین شفا
#دلنوشته
دیدگاه ها (۱)

ساقی بده پیمانه‌ای ز آن می‌که بی خویشم کندبر حسن شور انگیز ت...

آرامشِ دستانت را .... از کجا به ارث برده ای ...؟ که تا ...

آخرشم یکی میاد تو زندگیمون که نه بلده شاملو بخونه نه شبا لال...

امیدوارم به جایی نرسیمکه آدم ها را یک «تکه نماندن» ببینیم#سی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط