حرمتها که شکسته شد
حرمتها که شکسته شد
مسیح هم که باشی نمیتوانی دل شکسته را احیا کنی
آنچه در دستت بود امانتی پنهان بود حراج شد
آنچه نباید بگویی گفته شد
فاجعه را یک عذرخواهی درست نمیکند
حرف،حرف ویران کردن دل است
نه دیواری که خراب کنی و از نو بسازی
دلی که ویران کردی مقصدی بود که خود ساکن آن بودی
راستی حالا که خود را بی خانه کردی
با آوارگیت چه میکنی
شاید به خرابه های جامانده از دیگران پناه می بری
سعی کنیم باهم بودنو یاد بگیریم
همه می تونن همدیگرو خراب کنن
مسیح هم که باشی نمیتوانی دل شکسته را احیا کنی
آنچه در دستت بود امانتی پنهان بود حراج شد
آنچه نباید بگویی گفته شد
فاجعه را یک عذرخواهی درست نمیکند
حرف،حرف ویران کردن دل است
نه دیواری که خراب کنی و از نو بسازی
دلی که ویران کردی مقصدی بود که خود ساکن آن بودی
راستی حالا که خود را بی خانه کردی
با آوارگیت چه میکنی
شاید به خرابه های جامانده از دیگران پناه می بری
سعی کنیم باهم بودنو یاد بگیریم
همه می تونن همدیگرو خراب کنن
۱.۲k
۱۵ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.