کجایی نازنین یارم ببینی حال بیمارم

کجایی نازنین یارم ؟ ببینی حال بیمارم
 طبیبان یک به یک گفتن به درد تو گرفتارم

 نه درمان میشود دردم نه جانی در بدن دارم
 هم آغوش غمم هر شب،چه مهمانیست که من دارم؟

شدم رسوا و سرگردان میان شهر غم دیده
بیا امشب به بالینم که مجنون تو رنجیده

اگر آمد به بالینم آن لیلای سرگردان
بگوییدش همین امشب دل من را برگردان

بگوییدش دلم دیگر به دنیا برنمیگردد
به این باغ ستم دیده قناری بر نمیگردد
دیدگاه ها (۱)

شازده کوچولو گفت: «تو کی هستی ؟ چه خوشگلی؟ بیا با من بازی کن...

وقتی که بی هوا ، به هوای تو می زنمای غافل از دلم ، تو مپندار...

برای من فصل ها همیشه از چشم های تو شروع می شوند !امروز که نگ...

در راه عشق بس که پای دلم شکست.خاری دگر به دامن صحرا نمانده ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط