عاشقانه
در این دنیای بی حاصل پناهی را نمی جویم
دگر از گلشنِ گیتی یکی غُنچه نمی بویم
به هرسو رو کنی فتنه به هرسو رو کنی زشتی
از این بازیچه ها سیرم رهش برجان نمی پویم
خیانت می کند دلبر به عشق آتشینِ جان
در این وادی پُر غُصّه دگر دستان نمی شویم
خراب عالمِ عشقم پی معشوقه ام هر سو
در این ویرانسرای غم دگر حرفی نمی گویم
نشانده طُرّه ی گیسو به بادِ پستی ومستی
عجب دُنیای بی باری نه گل بویم نه خود رویم
روم درگوشه ی عُزلت که با خودطی کنم عُمرم
دهم دل بر دل تنها که تنهائی شود خویم
دگر از گلشنِ گیتی یکی غُنچه نمی بویم
به هرسو رو کنی فتنه به هرسو رو کنی زشتی
از این بازیچه ها سیرم رهش برجان نمی پویم
خیانت می کند دلبر به عشق آتشینِ جان
در این وادی پُر غُصّه دگر دستان نمی شویم
خراب عالمِ عشقم پی معشوقه ام هر سو
در این ویرانسرای غم دگر حرفی نمی گویم
نشانده طُرّه ی گیسو به بادِ پستی ومستی
عجب دُنیای بی باری نه گل بویم نه خود رویم
روم درگوشه ی عُزلت که با خودطی کنم عُمرم
دهم دل بر دل تنها که تنهائی شود خویم
۶.۲k
۱۶ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.