من بال و پر تازه ندارم! تو که داری
من بال و پر تازه ندارم! تو که داری
خاموشم و آوازه ندارم! تو که داری
در مرتبه ی عاشقی، در فهم و کمالات
من قیمت و اندازه ندارم! تو که داری
از زلزله ی عشق اگر زار و خرابم
ویران شده ام سازه ندارم! تو که داری
بگذار بگویم سخنم را، به نگاهت
دیوانم و شیرازه ندارم! تو که داری
دروازه ی پرواز به قلبم شده باز و
من راه به دروازه ندارم! تو که داری
"حالا که قفس باز شده فکر خودت باش!
من بال و پر تازه ندارم! تو که داری
خاموشم و آوازه ندارم! تو که داری
در مرتبه ی عاشقی، در فهم و کمالات
من قیمت و اندازه ندارم! تو که داری
از زلزله ی عشق اگر زار و خرابم
ویران شده ام سازه ندارم! تو که داری
بگذار بگویم سخنم را، به نگاهت
دیوانم و شیرازه ندارم! تو که داری
دروازه ی پرواز به قلبم شده باز و
من راه به دروازه ندارم! تو که داری
"حالا که قفس باز شده فکر خودت باش!
من بال و پر تازه ندارم! تو که داری
۸۳۲
۲۸ شهریور ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.