دیدار دوباره

دیدار دوباره
Part 1


به سمت کمپانی حرکت کردم
توی راه مدام به این فکر میکردم که توی این فیلم بازی کنم یا نه
که نفهمیدم زمان کی گذشت و رسیدم کمپانی
رفتم دفتر مدیر کمپانی

+سلام
-او چه خوب موقعی رسیدی
+هممم
-زود باش باید بریم
+کجا؟
-با شرکت فیلم سازی قرار داری
+آها ،بریم
رفتیم تو ماشین و به سمت محل قرار حرکت کردیم
رسیدیم به محل قرار
که دیدم یه پسر دیگه هم وارد شد

مدیر شرکت فیلم (م/ف) : اوو ببین کیا اینجان کاپل فیلم جدیدمون
+همم سلام

جونگ هو (&) : سلام

-سلام *لبخند

م/ف : خوب من زیاد اهل مقدمه چینی نیستم پس میرم سر اصل مطلب تو فیلممون بازی میکنید ؟
-ها یون دربارش فکر کردی ؟* در گوش ها یون

+اره *در گوش مدیر کمپانی

+من بازی میکنم

&منم همین طور
م/ف : واقعا ازتون ممنونم که قبول کردید شما باعث میشید این فیلم تبدیل به یه شاهکار بشه

+هممم

م/ف: پس فردا سر صحنه ی فیلم برداری میبینمتون ☺️

+فعلا

-خدافظ

&خدافظ

بعد از قرار یه راست رفتم سمت خونم
یه فیلم گذاشتم و غذا خوردم
ساعتو نگاه کردم
ساعت 6:30 بود
گوشیم زنگ خورد
+الو
@سلام چطورییییی
+عه تویی لیا (دوست صمیمیش)
@ارهههخ
+هوم
@شنیدم میخوای با کیم جونگ هو فیلم بازی کنی
+چه زود خبرش پخش شد
@اره
@میدونستی روش کراشم؟
+نه
@بدون 😂
+باشه


--------------------------------

بچه ها چون حمایتا کمه دوباره شرط میزارم و اگه حمایتا زیاد نشه کلا دیگه فیک نمینویسم

شرطا :

۱۵ تا لایک ۱۵ تا کامنت