ڪاش در برف رفته بودم،
ڪاش در برف رفته بودم،
ڪاش درّپای رفتنم روی برف به جا میماند تا تو بتوانی در پیام باشی و پیدایم ڪنی.
ڪاش در باران رفته بودم
و آسمان سخاوتمندانه پشت پایِ رفتنم میبارید
و آب میپاشید تا زود برگردم.
نه در برف، نه در باران،
من در آفتابیترین روز خدا رفتم
و خورشید بی رحمانه میتابید
و هیچ ردّپایی پشت سرم نماند
تا مبادا هوای برگشتن به سرم بزند و به تو برگردم...
#دلنوشته
ڪاش درّپای رفتنم روی برف به جا میماند تا تو بتوانی در پیام باشی و پیدایم ڪنی.
ڪاش در باران رفته بودم
و آسمان سخاوتمندانه پشت پایِ رفتنم میبارید
و آب میپاشید تا زود برگردم.
نه در برف، نه در باران،
من در آفتابیترین روز خدا رفتم
و خورشید بی رحمانه میتابید
و هیچ ردّپایی پشت سرم نماند
تا مبادا هوای برگشتن به سرم بزند و به تو برگردم...
#دلنوشته
۷۸۳
۰۴ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.