خدا شناسی

خدا شناسی (11)
وإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ

پیروی «صحیح» در جهت تعریف شده قرآنی از انسانهای صالح، چه زنده باشند و یا فوت کرده باشند می شود استعانت ( فقط) از خدا
و اگر از آن بزرگواران در جهتی غیر از آنچه خداوند خواسته است و آموزش داده، استعانت گرفته شود در این حالت می شود شرک یا شخصیت پرستی و .... دیگر فقط خدا نبوده که از او مدد گرفته شده بلکه عواملی غیر از خدا هم وجود دارد.
با یک نمونه قرآنی می توان تا حدودی درک کرد که رفتار جامعه نسبت به امام یا پیامبر به سمت یکتاپرستی می باشد یا خواسته های نفسانی..
عیسی ع در زمان حظور در بین مردم چند معجزه داشت که در زمان بازگشت مجدد،(عصر آخر زمان) نشانه حظور این پیامبر همان کراماتی هست که در قرآن تعریف شده است. ببینیم در سوره مائده آیه 110 چه معجزاتی را برای ایشان تعریف کرده است:
1) سخن گفتن در گهواره
2) با گِل همانند پرنده شکلی درست می کند و با اذن خداوند در او می دمید و پرنده زنده می شد.
3) نابینا و پیس (نوعی بیماری پوستی) را با اذن (مجوز) خدا شفا می داد
4) مرگ را بیرون میکرد با اذن خداوند

این پیامبر بزرگوار «محدود» کراماتی دارد که برای هر کدام از عبارت ( با اذن خداوند) استفاده شده تا کسی گمان نکند که این کرامات از خود اوست!
دیگر اینکه زمان ظهور و حظور ایشان در بین مردم امکان دیدن و استفاده از این معجزات وجود دارد و در زمانی که ایشان بین مردم نیست، امکان این کرامات هم وجود ندارد یعنی هیچ کوری به وسیله عیسی شفا نمی یابد یا هیچ مرده ای زنده نمی گردد یا هیچ خاکی به شکل پرنده زنده نمی گردد!
توجه داشته باشیم که طبق گفته های قرآن ایشان زنده هستند ولی در بین مردم نیستند پس نمی تواند دعایی را اجابت کند! یعنی هرچه می خواهی بگو یا عیسی این پرنده سفال ما زنده شود هرگز! نخواهد شد. یا نابینایی به عیسی متوسل شود و بگوید یا باب الحوائج چشمانم را بینا بگردان! این دعا نیست مگر در تاریکی چرا که عیسی در ارتباط با این فرد نیست! چه برسد به شفائی که عیسی هم بلد نباشد! ( حکایت شفای احمق را شنیده اید؟)
نکته دیگر در بزرگنمایی بعد از امامان و پیامبران وجود دارد به عنوان نمونه عیسی ع قادر نبود بیماری کلیه و یا شکستگی و ..پزشک عمومی باشد و همه را شفا دهد در حالی که این اعتقاد بین مسیحیان وجود دارد که او را شفای هر بیماری معرفی می کنند.
و یا بجای پرنده نمی تواند حیوان چهار پا را با گل بسازد و سپس در او بدمد و زنده شود می خواهیم بگوییم که ایشان هم یک انسان بوده و در کرامت های ایشان هم محدودیت وجود داشته و همانگونه که در آیه ذکر شده فقط چهار معجزه آنهم با تاکید که «خداوند» همه کاره می باشد.

در مورد پیروان مسیح با بزرگ شدن روحانیون و سیطره بر همه مسائل فکری و مادی همواره همراه بوده است (مگر برای اندکی). سوء استفاده از نیاز مردم و دریافت مالیات و به اشکال مختلف به وسیله دین مردم را استثمار کردند و بنام خداوند، جنگ و خونریزی بپا کردند، فحشا و منکرات را در غالب دین مجاز کردند و از عیسی ع چهره ای ساختند که حقیقت نداشت. گروهی با مهربانی بیش از حد سعی داشتند و دارند که مردم را پیرو عقاید خود کنند و اعتقاد دارند که عیسی از سبد نان کوچکی جمعیت بسیار گرسنه ای را سیر می کرد و یا کراماتی برای او قائل می شوند تا توجه مردم را به خودشان جلب کنند ( و نه توجه به خداوند که هدف مسیح بود ) و تا آنجا پیشرفتند که او را خدای روی زمین خواندند یعنی یک انسان همانند خداوند توانا می باشد و در دینشان بزرگنمایی کردند. حال باید دید که مسلمانان هم جا پای مسیحیت گذاشته اند یا نه
آیا از دو فرقه اسلامی هرکدام به دنبال بزرگنمایی هستند یا نه و آیا بنام دین مردم کشورهای مسلمان در فقر بسر می برند یا خیر و آیا بنام خداوند دست به کشار یکدیگر می زنند یا خیر..و آنها هم معتقد به کراماتی هستند که ابدا در قرآن تعریف نشده و حتی فراتر از آن معتقد هستند که انسانهای نیک در همه امور دخیل هستند و بعد از فوت و شهادت هم از نیروهای ما فوق بشری استفاده می کنند.
از مسلمانان هر کشوری که بپرسی حتما خودشان را پشتیبان اسلام می دانند ولی آیا واقعا چنین است؟
(تفکر و قضاوت به عهده شما)

وإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ»»» را همه در نماز می خوانند ولی آیا اعمال و رفتار خدایی بوده؟ یا در اوهامات خود به پرستش خدا مشغول بوده!