خان زاده Part 2
#رها
بعد از تموم شدن کار رفتم تو اتاقی که بهم داده بود
روی تخت دراز کشیدم و زل زدم به سقف
اخه این چه سرنوشتیه نسیب من شده
الان همه با دوستاشون عشق و حال و تفریح من باید کلفتی یکی دیگه رو بکنم
صدای در اومد:رها دخترم
_ بیا تو بتول خانم
در رو باز کرد و اومد داخل
× عزیزم اقا گفتن که بری پیششون
_ واسه چی من که کارامو انجام دادم
- گفت ی کار خصوصیه
جلل خالق تا حالا کار خصوصی نداشته بتول خانم رفت که من بلند شدم رفتم سمت اتاق خان در زدم
÷ بیا تو
_ با من کاری داشتید
به ی بسته ای اشاره کرد : اونو بردار سفارش کردم یکی هم بیاد واسه ارایشت
_ برای چی؟؟
÷ امشب ی مراسمی هس که یکی باید منو همراهی کنه و من تو رو انتخاب کردم
_ ولی من نمیخوام بیام
برگشت ی اخمی داشت که ادم سکته میکرد : ته جمله من علامت سوال نبود بسته رو بردار ۱ ساعت دیگه ارایشگر میاد تو باید با من بیای این ی دستوره
ی دستور دیگه از طرف این خان زاده برای چی باید برم جای که بهم خوش نمیگزره و دارم با زور میرم
_ چشم
بسته رو برداشتم و از اتاق اومدم بیرون و رفتم تو اتاق خودم
اه اه چه زندگی مرگ باری
بسته رو باز کردم اینجا رو باش ی لباس شب بلند و مشکی با نگین های مشکی
کفش هم بود ی پاشنه بلند مشکی طلایی
به ساعت نگاه کردم وقت داشتم حتما باید ی دوش بگیرم
رفتم تو حمام و ی دوش ۱۰ دقیقه ای گرفتم حوله رو تنم کردم و اومدم بیرون سرم همین جوری که پایین بود اومدم که ی صدای اومد: افیت باشه
سرمو گرفتم بالا و با خان زاده رو به رو شدم: شما اینجا چیکار میکنید میشه برید بیرون
÷ نیومدم نگات کنم واسه من این جور چیزا پره
ارایشگر اومده سریع ی لباس بپوش تا بگم بیاد بالا
_ باشه پس لطفا برید بیرون
بلند شد ی دستی به لباسش کشید و رفت لباسامو تنم کردم صدای تق تق در اومد
_ بفرمایید
ی خانم خوش پوش و خوشگل امد تو
* سلام ارسام خان دستور دادن که شما رو ارایش کنم
نشستم زیر دستش اول بندم انداخت که سه دفعه بابتم اومد جلو چشمام بعدم ابرو هامو برداش وای حالا کی حال داره هفته به هفته ابرو تمیز کنه
شروع کرد ارایش کردن که بعد از نیم ساعت رفت کنار رو گفت: چه عروسکی شدی
بلند شدم و خودم رو تو ایینه نگاه کردم این من بودم
* بپا دل همه رو نبری دختر موهاتو باز کن ببینم
موهامو باز کردم که گف: امم خوبه قدشم خوبه
موهامو اول سشوار کرد و بعدشم لول
* چه جیگری شدی دختر
_ ممنون لطف کردید
ارایشگر وسایلش رو جمع کرد رفت
گوشیم رو برداشتم که ببینم کسی پیام یا چیزی نداده که دیدم ارسام خان پیام داده نیم ساعت دیگه پایین باش
لباسو تنم کردم و کفشامم پام کردم
بعد از تموم شدن کار رفتم تو اتاقی که بهم داده بود
روی تخت دراز کشیدم و زل زدم به سقف
اخه این چه سرنوشتیه نسیب من شده
الان همه با دوستاشون عشق و حال و تفریح من باید کلفتی یکی دیگه رو بکنم
صدای در اومد:رها دخترم
_ بیا تو بتول خانم
در رو باز کرد و اومد داخل
× عزیزم اقا گفتن که بری پیششون
_ واسه چی من که کارامو انجام دادم
- گفت ی کار خصوصیه
جلل خالق تا حالا کار خصوصی نداشته بتول خانم رفت که من بلند شدم رفتم سمت اتاق خان در زدم
÷ بیا تو
_ با من کاری داشتید
به ی بسته ای اشاره کرد : اونو بردار سفارش کردم یکی هم بیاد واسه ارایشت
_ برای چی؟؟
÷ امشب ی مراسمی هس که یکی باید منو همراهی کنه و من تو رو انتخاب کردم
_ ولی من نمیخوام بیام
برگشت ی اخمی داشت که ادم سکته میکرد : ته جمله من علامت سوال نبود بسته رو بردار ۱ ساعت دیگه ارایشگر میاد تو باید با من بیای این ی دستوره
ی دستور دیگه از طرف این خان زاده برای چی باید برم جای که بهم خوش نمیگزره و دارم با زور میرم
_ چشم
بسته رو برداشتم و از اتاق اومدم بیرون و رفتم تو اتاق خودم
اه اه چه زندگی مرگ باری
بسته رو باز کردم اینجا رو باش ی لباس شب بلند و مشکی با نگین های مشکی
کفش هم بود ی پاشنه بلند مشکی طلایی
به ساعت نگاه کردم وقت داشتم حتما باید ی دوش بگیرم
رفتم تو حمام و ی دوش ۱۰ دقیقه ای گرفتم حوله رو تنم کردم و اومدم بیرون سرم همین جوری که پایین بود اومدم که ی صدای اومد: افیت باشه
سرمو گرفتم بالا و با خان زاده رو به رو شدم: شما اینجا چیکار میکنید میشه برید بیرون
÷ نیومدم نگات کنم واسه من این جور چیزا پره
ارایشگر اومده سریع ی لباس بپوش تا بگم بیاد بالا
_ باشه پس لطفا برید بیرون
بلند شد ی دستی به لباسش کشید و رفت لباسامو تنم کردم صدای تق تق در اومد
_ بفرمایید
ی خانم خوش پوش و خوشگل امد تو
* سلام ارسام خان دستور دادن که شما رو ارایش کنم
نشستم زیر دستش اول بندم انداخت که سه دفعه بابتم اومد جلو چشمام بعدم ابرو هامو برداش وای حالا کی حال داره هفته به هفته ابرو تمیز کنه
شروع کرد ارایش کردن که بعد از نیم ساعت رفت کنار رو گفت: چه عروسکی شدی
بلند شدم و خودم رو تو ایینه نگاه کردم این من بودم
* بپا دل همه رو نبری دختر موهاتو باز کن ببینم
موهامو باز کردم که گف: امم خوبه قدشم خوبه
موهامو اول سشوار کرد و بعدشم لول
* چه جیگری شدی دختر
_ ممنون لطف کردید
ارایشگر وسایلش رو جمع کرد رفت
گوشیم رو برداشتم که ببینم کسی پیام یا چیزی نداده که دیدم ارسام خان پیام داده نیم ساعت دیگه پایین باش
لباسو تنم کردم و کفشامم پام کردم
۶.۸k
۱۱ تیر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.