عاشقانه
درد و اندوه مرا جز تو کسی درمان نیست
شرح این قصه ی پر غصه ی من آسان نیست
همه ی شهر خبر دارد از آشفتگی ام
هیچ کس همنفس این دل سرگردان نیست
درد پاییزی تو ریخت به باغ دل من
شاخه ی خشک مرا نم نمی از باران نیست
تو نمی بینی ام انگار، چه بی احساسی!!!
بخدا اشک من از چشم جهان پنهان نیست
آنچنان خوب خرابت شده ام طوری که
هیچ آثار حیاتی به دل ویران نیست
روح من مثل تو جا زد وسط راه و پرید !!!
آنچه در آینه مانده ست ز من انسان نیست!
شرح این قصه ی پر غصه ی من آسان نیست
همه ی شهر خبر دارد از آشفتگی ام
هیچ کس همنفس این دل سرگردان نیست
درد پاییزی تو ریخت به باغ دل من
شاخه ی خشک مرا نم نمی از باران نیست
تو نمی بینی ام انگار، چه بی احساسی!!!
بخدا اشک من از چشم جهان پنهان نیست
آنچنان خوب خرابت شده ام طوری که
هیچ آثار حیاتی به دل ویران نیست
روح من مثل تو جا زد وسط راه و پرید !!!
آنچه در آینه مانده ست ز من انسان نیست!
۲۷.۰k
۱۰ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.