تو را در پیرهن بردمتو را آهو بغل کردم

تو را در پیرهن بردم،تو را آهو بغل کردم
تو از من گرگ روییدی و محکم تر بغل کردم
کثیرالصورتی بانو،شبی گرگی شبی آهو
در امن آستین هایم،شبی هم مار خواهی شد

#علیرضا_آذر
دیدگاه ها (۱)

شب عاشقان بی دلچه شبی دراز باشد...!#سعدی

ایشون خانم ثریا ابراهیمی (پری)،معشوقه شهریار هستن ...شعر معر...

و عشق، تنها عشــق مرا رساند به امکانِ یک، پرنده شدن! #سهراب...

من به تنگ آمده‌ام از همه چیز، بگذارید، هَواری بزنم...! #فری...

the end of time after him part 52

جیمین فیک زندگی پارت ۶۰#

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط