پیوست «تاریخ کوتاه ایران و جهان-799»
پیوست «تاریخ کوتاه ایران و جهان-799»
______________________________________
در سال 579 زادروزی (میلادی) ، محمد نه ساله ، که برای نخستین بار ، همراه عمویش ابوطالب ، با کاروانی به شهر بصرا (1) ، کانون (مرکز) استان رومی «عربیا» ، گذار (سفر) کرده بود ؛ با «بحیرا سرجیوس» (2) ، که یکی از برجستهترین دینشناسان (روحانیون) خدایارگرائی (مسیحیت) بود ، دیدار کرد . از این پس ، بحیرا که عرب بود و به دو زبان عربی و رومی ، چیرگی (تسلط) داشت ؛ هرگاه که محمد ، به شهر «بصرا» میرفت ، داستانهای تورات ، مانند داستانهای «آدم و حوا» ، «حابیل و قابیل» ، «نوح» ، «ابراهیم» ، «یوسف» و دیگر داستانهای «تورات» را برای محمد میخواند ، و او را با دو دین یهود و خدایارگرائی (مسیحیت) ، آشنا میکرد.
پایابراین (بنابراین) ، یک رهمندی (رابطهء) استاد و شاگردی ، و همگاهانه (بطور همزمان) دوستانه ؛ میان محمد و بحیرا پدید آمد ؛ و با گذشت ماهها و سالها ، این دوستی ، استوارتر و ژرفتر گردید ؛ جوریکه پس از نوبومروی (هجرت) محمد و یارانش از «مکه» به «مدینه» ، بحیرا نیز برای همیشه ، از شهر رومی «بصرا» ، به «مدینه» نوبومروی (مهاجرت) کرد ؛ و تا هنگام مرگش ، کار رایزنی (مشورت) دادن به محمد ؛ و آموزش دو دین «خدایارگرائی (مسیحیت)» و «یهودیت» به «محمدابنعبدالله» را ، دنبال کرد . یادآوری میشود که «بحیرا» ، تا پایان «جنگ مکه» در سال 630 زادروزی (میلادی) ، زنده بوده است و همواره محمد را یاری میکرده است (2).
باید بگویم که در نگارهء (تصویر) این نوشتاره (مقاله) ، «بحیرا» ، بسیار سالمند بهنگاره (بهتصویر) کشیده شده است ؛ ولی با رونهش (توجه) به نوشتارههائی (مقالاتی) که دربارهء «بحیرا» خواندهام ؛ در این دیدار ، «بحیرا» باید 40 ساله بوده باشد.
رونهیدنی (قابل توجه) است که دینشناسان (روحانیون) بزرگ خدایارگرائی (مسیحیت) ، و از آن میان ، «یوحنای دمشقی» (4) ، بر این باور بودهاند که خدایارگرائی (مسیحیت) «بحیرا» ، «ویژه» بوده است (5) . بهسرنام نمونه (بهعنوان مثال) ، «بحیرا» ، بنگاره (بتصویر) کشیدن «نامیکسان کیشی» (شخصیتهای دینی) همچون «خدایار» (مسیح) ؛ و همچنین «نوشیدن می (شراب)» را گناه میدانسته است ، گرچه همه میدانیم که این دو کار ، در خدایارگرائی (مسیحیت) ، بسیار رُوان (رایج) بوده است (5).
یادآوری میشود که ، در کلیسای شهر «بصرا» ، که «بحیرا» سرپرست آن بود ، شمار بسیار فراوانی از نوشتارهای (کتابهای) بی همتا (منحصر بفرد) ، و کهن خدایارگرائی (مسیحیت) ، نگهداری میشده است ؛ و پایابراین (بنابراین) ، «دینشناسان» (روحانیون) خدایارگرا (مسیحی) ؛ از شهرهای بسیار دور ، به نزد بحیرا میرفتند ، تا هم از این نوشتارها (کتابها) بهره ببرند ، و هم از دانش دینی «بحیرا» برخوردار بشوند.
روان (پیش "ر") : رایج
(1) https://en.wikipedia.org/wiki/Bosra
(2) https://en.wikipedia.org/wiki/Bahira
(3) https://en.wikipedia.org/wiki/Muhammad
(4) https://en.wikipedia.org/wiki/John_of_Damascus
(5) http://orthodoxinfo.com/general/stjohn_islam.aspx
______________________________________
در سال 579 زادروزی (میلادی) ، محمد نه ساله ، که برای نخستین بار ، همراه عمویش ابوطالب ، با کاروانی به شهر بصرا (1) ، کانون (مرکز) استان رومی «عربیا» ، گذار (سفر) کرده بود ؛ با «بحیرا سرجیوس» (2) ، که یکی از برجستهترین دینشناسان (روحانیون) خدایارگرائی (مسیحیت) بود ، دیدار کرد . از این پس ، بحیرا که عرب بود و به دو زبان عربی و رومی ، چیرگی (تسلط) داشت ؛ هرگاه که محمد ، به شهر «بصرا» میرفت ، داستانهای تورات ، مانند داستانهای «آدم و حوا» ، «حابیل و قابیل» ، «نوح» ، «ابراهیم» ، «یوسف» و دیگر داستانهای «تورات» را برای محمد میخواند ، و او را با دو دین یهود و خدایارگرائی (مسیحیت) ، آشنا میکرد.
پایابراین (بنابراین) ، یک رهمندی (رابطهء) استاد و شاگردی ، و همگاهانه (بطور همزمان) دوستانه ؛ میان محمد و بحیرا پدید آمد ؛ و با گذشت ماهها و سالها ، این دوستی ، استوارتر و ژرفتر گردید ؛ جوریکه پس از نوبومروی (هجرت) محمد و یارانش از «مکه» به «مدینه» ، بحیرا نیز برای همیشه ، از شهر رومی «بصرا» ، به «مدینه» نوبومروی (مهاجرت) کرد ؛ و تا هنگام مرگش ، کار رایزنی (مشورت) دادن به محمد ؛ و آموزش دو دین «خدایارگرائی (مسیحیت)» و «یهودیت» به «محمدابنعبدالله» را ، دنبال کرد . یادآوری میشود که «بحیرا» ، تا پایان «جنگ مکه» در سال 630 زادروزی (میلادی) ، زنده بوده است و همواره محمد را یاری میکرده است (2).
باید بگویم که در نگارهء (تصویر) این نوشتاره (مقاله) ، «بحیرا» ، بسیار سالمند بهنگاره (بهتصویر) کشیده شده است ؛ ولی با رونهش (توجه) به نوشتارههائی (مقالاتی) که دربارهء «بحیرا» خواندهام ؛ در این دیدار ، «بحیرا» باید 40 ساله بوده باشد.
رونهیدنی (قابل توجه) است که دینشناسان (روحانیون) بزرگ خدایارگرائی (مسیحیت) ، و از آن میان ، «یوحنای دمشقی» (4) ، بر این باور بودهاند که خدایارگرائی (مسیحیت) «بحیرا» ، «ویژه» بوده است (5) . بهسرنام نمونه (بهعنوان مثال) ، «بحیرا» ، بنگاره (بتصویر) کشیدن «نامیکسان کیشی» (شخصیتهای دینی) همچون «خدایار» (مسیح) ؛ و همچنین «نوشیدن می (شراب)» را گناه میدانسته است ، گرچه همه میدانیم که این دو کار ، در خدایارگرائی (مسیحیت) ، بسیار رُوان (رایج) بوده است (5).
یادآوری میشود که ، در کلیسای شهر «بصرا» ، که «بحیرا» سرپرست آن بود ، شمار بسیار فراوانی از نوشتارهای (کتابهای) بی همتا (منحصر بفرد) ، و کهن خدایارگرائی (مسیحیت) ، نگهداری میشده است ؛ و پایابراین (بنابراین) ، «دینشناسان» (روحانیون) خدایارگرا (مسیحی) ؛ از شهرهای بسیار دور ، به نزد بحیرا میرفتند ، تا هم از این نوشتارها (کتابها) بهره ببرند ، و هم از دانش دینی «بحیرا» برخوردار بشوند.
روان (پیش "ر") : رایج
(1) https://en.wikipedia.org/wiki/Bosra
(2) https://en.wikipedia.org/wiki/Bahira
(3) https://en.wikipedia.org/wiki/Muhammad
(4) https://en.wikipedia.org/wiki/John_of_Damascus
(5) http://orthodoxinfo.com/general/stjohn_islam.aspx
۲.۳k
۰۱ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.