حوس عشق پارت ۴۳

انقدر خندیدم غش کردم تو بغل جونگ کوک جیمین و تهیونگ رو زمین دلشونو گرفته بودن و غش کرده بودن جیهوپ:اونجاش که اون زنه اشتباهی تو جای شیر گچ ریخت بعد مرده فکر میکرد شیره رفت برداشت خورد بعد چند دقیقه کله دهنش گچی شد 😂🤣🤣😂🤣😂😂🤣🤣😂واییییی من:جیهوپ بسه😂🤣🤣🤣🤣😂😂😂🤣🤣🤣🤣🤣🤣😂🤣🤣🤣 کوک:بابا جیهوپ میرامو کشتی😂 بعد دیگه نخندیدم تو بغل جونگ کوک بودم بعد یهو نمیدونم چی شد گریم اومد پاشدم رفتم تو اتاق کوک:میرا تهیونگ:چی شد کوک:نمیدونم بعد جونگ کوک اومد تو اتاق کوک:میرا عشقم چرا یهو بعد بهم نگاه کرد دید رو صورتم اشک کوک:زندگیم چرا داری گریه میکنی چیشد یهو من:جونگ کوک دلم برا مامان بابام تنگ شده کوک:الهی من قربونت بشم گریه نکن عشقم همه ی عمرم گریه نکن من:😭😭😭 دلم براشون تنگ شده کوک:درکت میکنم عزیزم گریه نکن من:همش تقصیر اون دامیونگ عوضی بود اگه اگه مامان بابام بیرون نمیفرتن و اون بهشون تیر نمیزد الان زنده بودن 😭😭😭😭😭😭😭 کوک:حرومزاده عوضی گریه نکن عشقم دوست ندارم اشکاتو ببینم گریه نکن تو که داشتی میخندیدی چی شد پس قربونت بشم من:یهو یادشون افتادم گریم گرفت پس فکر میکنی برای چی گم و گور شدم بخاطر اون عوضی که همش دنبالم بود و اینکه مامان بابامو کشته تا بتونه راحت به من برسه باعث میشه قلبم درد بگیره 😭😭😭😭😭😭😭 کوک:تو رو خدا گریه نکن اینه ابر بهار داری گریه میکنی منم داره گریم میگیرها عشقم ما به حساب اون عوضی رسیدیم اون دیگه حق اینکه سمت تو بیاد نداره اگه بیاد این دفع خودم میکشمش گریه نکن منو نگاه کن میرا بعد نگاش کردم کوک:گریه نکن لطفا طاقت دیدن اشکاتو ندارم نفسم من که پیشت هستم مراقبتم مامان بابات تو رو دست من سپردن نمیزارم بلایی سرت بیاد خوب گریه نکن من:مرسی که هستی جونگ کوک اگه تو نبودی من چیکار میکردم از تنهایی کوک:تو همه کس منی قلب منی نمیزارم هیج اتفاقی برات بیوفته