امام صادق(علیه السلام)
امام صادق(علیه السلام)
«قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَی الصَّادِقِ ع فَقَالَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ- أَخْبِرْنِی عَنْ مَکَارِمِ الْأَخْلَاقِ فَقَالَ الْعَفْوُ عَمَّنْ ظَلَمَکَ وَ صِلَةُ مَنْ قَطَعَکَ وَ إِعْطَاءُ مَنْ حَرَمَکَ وَ قَوْلُ الْحَقِّ وَ لَوْ عَلَی نَفْسِک»(1)
«از امام صادق(علیه السلام) درباره مکارم اخلاق سؤال شد، فرمودند:گذشت از کسی که به تو ظلم کرده، ارتباط با کسی که با تو بریده، عطا به آنکه تو را محروم ساخته، وگفتن حق هر چند به ضرر تو باشد»
یکی از اساسی ترین و کلیدی ترین نکته ای که در این حدیث شریف به چشم میخورد و لازم است که بدان اشاره ای شود، در محوریت قرار داشتن و محور بودن توحید وبندگی خداوند در رسیدن به "کمالات اخلاقی" و یا همان "مکارم اخلاق" است.
شاید خیلی ها مکارم اخلاق را در این بدانند که هیچ وقت نباید دل کسی را شکست ویا هیج وقت نباید روی کسی را زمین انداخت و خواسته اش را رد کرد؛ در حالی که راضی نگه داشتن همه و برآورده کردن خواسته ها و درخواستهای دیگران از ما تنها در زمانی ارزشمند است و یک کمال اخلاقی محسوب میشود که در چهار چوب وبا در نظر گرفتن ملاک های شرعی باشد.
مثلاً همین "گفتن حق وشهادت به حق دادن" در زمانی که چاره ای جزء شهادت نداریم، ممکن است باعث ناراحتی خیلی از دوستان وآشنایان ما بشود و این کار در ظاهر با "کمالات اخلاقی" منافات دارد؛ ولی با توجه به تعریفی که در حدیث شریف از کمالات اخلاقی شده معلوم میشود که منظور از کمالات اخلاقی داشتن ارتباطات و روابط سازنده و خوب اجتماعی در چهارچوب شرعیت وبا در نظر گرفتن رضای الهی است واین مبنا بر خلاف نظر کسانی است که روابط اجتماعی وخوب را راضی نگه داشتن همه بدون در نظر گرفتن خواسته ورضای خداوند میدانند.
پاورقی
1-وسائل الشیعة، ج15، ص 199
برگرفته شده از وبلاگ وادی مقدس
«قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَی الصَّادِقِ ع فَقَالَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ- أَخْبِرْنِی عَنْ مَکَارِمِ الْأَخْلَاقِ فَقَالَ الْعَفْوُ عَمَّنْ ظَلَمَکَ وَ صِلَةُ مَنْ قَطَعَکَ وَ إِعْطَاءُ مَنْ حَرَمَکَ وَ قَوْلُ الْحَقِّ وَ لَوْ عَلَی نَفْسِک»(1)
«از امام صادق(علیه السلام) درباره مکارم اخلاق سؤال شد، فرمودند:گذشت از کسی که به تو ظلم کرده، ارتباط با کسی که با تو بریده، عطا به آنکه تو را محروم ساخته، وگفتن حق هر چند به ضرر تو باشد»
یکی از اساسی ترین و کلیدی ترین نکته ای که در این حدیث شریف به چشم میخورد و لازم است که بدان اشاره ای شود، در محوریت قرار داشتن و محور بودن توحید وبندگی خداوند در رسیدن به "کمالات اخلاقی" و یا همان "مکارم اخلاق" است.
شاید خیلی ها مکارم اخلاق را در این بدانند که هیچ وقت نباید دل کسی را شکست ویا هیج وقت نباید روی کسی را زمین انداخت و خواسته اش را رد کرد؛ در حالی که راضی نگه داشتن همه و برآورده کردن خواسته ها و درخواستهای دیگران از ما تنها در زمانی ارزشمند است و یک کمال اخلاقی محسوب میشود که در چهار چوب وبا در نظر گرفتن ملاک های شرعی باشد.
مثلاً همین "گفتن حق وشهادت به حق دادن" در زمانی که چاره ای جزء شهادت نداریم، ممکن است باعث ناراحتی خیلی از دوستان وآشنایان ما بشود و این کار در ظاهر با "کمالات اخلاقی" منافات دارد؛ ولی با توجه به تعریفی که در حدیث شریف از کمالات اخلاقی شده معلوم میشود که منظور از کمالات اخلاقی داشتن ارتباطات و روابط سازنده و خوب اجتماعی در چهارچوب شرعیت وبا در نظر گرفتن رضای الهی است واین مبنا بر خلاف نظر کسانی است که روابط اجتماعی وخوب را راضی نگه داشتن همه بدون در نظر گرفتن خواسته ورضای خداوند میدانند.
پاورقی
1-وسائل الشیعة، ج15، ص 199
برگرفته شده از وبلاگ وادی مقدس
۷۳۳
۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.