همسر شهید :
همسر شهید :
همیشه می گفت زن و فرزندم فدای یک تار موی حضرت زینب(س)
خون می دهیم خشت نمی دهیم .
هیچ مداحی قبل از حامد برای افغان ها و اردوگاه رفسنجان نمی خواند اما حامد می رفت و برایشان می خواند ازهمین جا کم کم با تیپ فاطمیون آشنا شد ، حتی با چند تن از رزمندگان مدافع حرم رفسنجان از جمله احمد عابدینی نیز تصمیم داشت به سوریه برود ، بعد که دید با فاطمیون سریع تر به سوریه می رسد تصمیم گرفت با آنها همراه شود .
مسئول سپاه قدس رفسنجان همیشه عنوان می کنند که حامد آهنگران ما در جبهه های سوریه بود .
مادر شهید :
فرزندم برای انجام همه کارهایش زودتر از وقت اقدام می کرد . خیلی زود همه مراحل زندگی اش را پشت سر گذاشت و زود وارد بازار کار شد و حتی زود هم ازدواج کرد . حامد از ۱۸ سالگی برای ازدواج اقدام کرد ، وقتی از وی پرسیدم زود نیست ؟ گفت : می خواهی گناه کنم ؟
همیشه می گفت زن و فرزندم فدای یک تار موی حضرت زینب(س)
خون می دهیم خشت نمی دهیم .
هیچ مداحی قبل از حامد برای افغان ها و اردوگاه رفسنجان نمی خواند اما حامد می رفت و برایشان می خواند ازهمین جا کم کم با تیپ فاطمیون آشنا شد ، حتی با چند تن از رزمندگان مدافع حرم رفسنجان از جمله احمد عابدینی نیز تصمیم داشت به سوریه برود ، بعد که دید با فاطمیون سریع تر به سوریه می رسد تصمیم گرفت با آنها همراه شود .
مسئول سپاه قدس رفسنجان همیشه عنوان می کنند که حامد آهنگران ما در جبهه های سوریه بود .
مادر شهید :
فرزندم برای انجام همه کارهایش زودتر از وقت اقدام می کرد . خیلی زود همه مراحل زندگی اش را پشت سر گذاشت و زود وارد بازار کار شد و حتی زود هم ازدواج کرد . حامد از ۱۸ سالگی برای ازدواج اقدام کرد ، وقتی از وی پرسیدم زود نیست ؟ گفت : می خواهی گناه کنم ؟
۲.۷k
۲۳ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.