ما به گربه «پيشيك» می گوييم
ما به گربه «پيشيك» می گوييم
به «ننو » هم « بئشيك » می گوييم
سيلی آبدار را «شاپالاق »
به لگد هم « تپيك » می گوييم
چونكه جيب تو می شود «سوراخ »
همه با هم « دليك » می گوييم
بچه ها را« جوجوق »،«اوشاق »،«نارين
«ريزه» را هم «كيچيك » می گوييم
پشم ها را چو می زند حلاج
ما به آنها «ديديك » می گوييم
در عروسی به وقت رقصيد ن
«كف زدن » را «چه پيك »می گوييم
آب را «سو » ، به گاونر «جؤنگه »
كوزه راهم «تيليك » می گوييم
چونكه در دشت سايبان ديديم
شادمان «كولگه ليك » می گوييم
قله های بلند را «زيروه»
گردنه را «گديك » می گوييم
هر كجا مغز «استخوان ديدی »
ما به آن هم «ايليك » می گوييم
قرص و محكم به اندرون «ايچری »
و به بيرون «ائشيك » می گوييم
چون بريدند گوشهايی را
به «بريده »،«كسيك » می گوييم
ميو ه ای را كه هست «زرد آلو »
ما به تركی «اريك » می گوييم
روزنامه اگر كه می خوانی
ما به آن « گونده ليك » می گوييم
به «ننو » هم « بئشيك » می گوييم
سيلی آبدار را «شاپالاق »
به لگد هم « تپيك » می گوييم
چونكه جيب تو می شود «سوراخ »
همه با هم « دليك » می گوييم
بچه ها را« جوجوق »،«اوشاق »،«نارين
«ريزه» را هم «كيچيك » می گوييم
پشم ها را چو می زند حلاج
ما به آنها «ديديك » می گوييم
در عروسی به وقت رقصيد ن
«كف زدن » را «چه پيك »می گوييم
آب را «سو » ، به گاونر «جؤنگه »
كوزه راهم «تيليك » می گوييم
چونكه در دشت سايبان ديديم
شادمان «كولگه ليك » می گوييم
قله های بلند را «زيروه»
گردنه را «گديك » می گوييم
هر كجا مغز «استخوان ديدی »
ما به آن هم «ايليك » می گوييم
قرص و محكم به اندرون «ايچری »
و به بيرون «ائشيك » می گوييم
چون بريدند گوشهايی را
به «بريده »،«كسيك » می گوييم
ميو ه ای را كه هست «زرد آلو »
ما به تركی «اريك » می گوييم
روزنامه اگر كه می خوانی
ما به آن « گونده ليك » می گوييم
۱۹۶
۱۸ مهر ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.