پلیس مخفی پارت 3
لیسا من یه دزد هستم که همه با اسسم عاشق و دیونم می شن لپام قرمز شده بود می خواستم فرار کنم
که به جانگ کوک زنگ زدن
جانگ کوک سلام بله سلام اقای جانگ کوک می خواهیم این دزد را بگیریم
الان پلیسا دم خونتون هستند که جانگ کوک گفت نمی خوام کسی که اولین نفری بوده بوسم کرده رو بهشون بدم گفتم من و عشقم الان توی حموم هستیم
باور نکردند جانگ کوک گوشیو قط کرد و گفت لیسا خانوم من شمارو نجات می دم فقط بیه شرط لیسا چی جانگ کوک باید تا ابد خونه ی من بمونی
چون لیسا چاره ی نداشت گفت باشه الان چیکار کنیم جانگ کوک گفت باید لباساتو در اوری و یک حوله روی بدنت بپوشونی لیسا چی
جانک کوک زود باش وقت نداریم
لیسا زود خودشو عوض کرد
و جانگ کوک لباسشو در اورد ولی شروالشو نه هر دوتا رفتن حموم لیسا سرخ
شده بود جانگ کوکم همینطوری سرخ شده بود
که پلیسا دررو شکوندند و همه جارو گشتن یهو در حمومو باز کردن جانگ کوک لیسا رو می بوسید و جانگ کوک گفت ببخشید ولی مشغول کارم پلیسا رفتن و لیسا لباساش خیس شده بود و همینجوری اون لباس که خیس بودو
پوشید و از جانگ کوک تشکر کرد و سرخ شده بود جانگ کوک گفت
که تو اولین بار منو بوسیدی منم باید تو رو هم می بوسیدم
لیسا داشت از خجالت میمرد که جانگ کوک گفت
وقتی شب برمی گردم غذا درست کن
لیسا با اون لباسای خیسش
داشت توی خونه ی خیلی بزرگ میگشت رفت سمت اشپز خونه
و غذا درست کرد با کلی سالاد و مشروب هم داشت
و ژله
لیسا خوابش میومد رفت سمت مبل که خوابش برد خیلی سردش بود
دیگه شب شده بود که جانگ کوک امد به خونه لیسا رودید و هیچی نگفت
به ارومی گفت عجب بوی خوبی میده
توی یخچال گشت کلی چیز و میز دید رفت سراغ لیسا که لیسا
سردش بود و سرخ شده بود دستمو روی سر لیسا گذاشتم
گفتم اخخخخخخ چقدر گرمه همه لباساش خیس بود لیسا رو صداکردم
و گفتم بیا بهت لباس می دم
تاپارت بعد این پارت خیلی زیاد بود اسلاید بعد لیسا اینجوری سرخ شده بود
که به جانگ کوک زنگ زدن
جانگ کوک سلام بله سلام اقای جانگ کوک می خواهیم این دزد را بگیریم
الان پلیسا دم خونتون هستند که جانگ کوک گفت نمی خوام کسی که اولین نفری بوده بوسم کرده رو بهشون بدم گفتم من و عشقم الان توی حموم هستیم
باور نکردند جانگ کوک گوشیو قط کرد و گفت لیسا خانوم من شمارو نجات می دم فقط بیه شرط لیسا چی جانگ کوک باید تا ابد خونه ی من بمونی
چون لیسا چاره ی نداشت گفت باشه الان چیکار کنیم جانگ کوک گفت باید لباساتو در اوری و یک حوله روی بدنت بپوشونی لیسا چی
جانک کوک زود باش وقت نداریم
لیسا زود خودشو عوض کرد
و جانگ کوک لباسشو در اورد ولی شروالشو نه هر دوتا رفتن حموم لیسا سرخ
شده بود جانگ کوکم همینطوری سرخ شده بود
که پلیسا دررو شکوندند و همه جارو گشتن یهو در حمومو باز کردن جانگ کوک لیسا رو می بوسید و جانگ کوک گفت ببخشید ولی مشغول کارم پلیسا رفتن و لیسا لباساش خیس شده بود و همینجوری اون لباس که خیس بودو
پوشید و از جانگ کوک تشکر کرد و سرخ شده بود جانگ کوک گفت
که تو اولین بار منو بوسیدی منم باید تو رو هم می بوسیدم
لیسا داشت از خجالت میمرد که جانگ کوک گفت
وقتی شب برمی گردم غذا درست کن
لیسا با اون لباسای خیسش
داشت توی خونه ی خیلی بزرگ میگشت رفت سمت اشپز خونه
و غذا درست کرد با کلی سالاد و مشروب هم داشت
و ژله
لیسا خوابش میومد رفت سمت مبل که خوابش برد خیلی سردش بود
دیگه شب شده بود که جانگ کوک امد به خونه لیسا رودید و هیچی نگفت
به ارومی گفت عجب بوی خوبی میده
توی یخچال گشت کلی چیز و میز دید رفت سراغ لیسا که لیسا
سردش بود و سرخ شده بود دستمو روی سر لیسا گذاشتم
گفتم اخخخخخخ چقدر گرمه همه لباساش خیس بود لیسا رو صداکردم
و گفتم بیا بهت لباس می دم
تاپارت بعد این پارت خیلی زیاد بود اسلاید بعد لیسا اینجوری سرخ شده بود
۴۴.۴k
۰۶ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.