شهیدی که روی هوا نماز میخواند!!!
#شهید_احمد_علی_نیری در تابستان 1345 در روستای آینه ورزان #دماوند چشم به جهان گشود. از همان زمان کودکی به حق الناس و نماز اول وقت بسیار حساس بود. در مقابل معصیت و گناه واکنش نشان میداد. همه میدانستند که اگر در مقابل او غیبت کسی را بکنند با آنها برخورد سختی خواهد کرد. او در تاریخ 27 بهمن ماه سال 64 و در سن 19 سالگی طی عملیات والفجر8 به آرزوی دیرینهاش یعنی #شهادت رسید.
🔸 #شهید_احمد_علی_نیری، یکی از شاگردان خاص مرحوم آیت الله حق شناس بود؛ وقتی مردم دیدند که آیت الله حق شناس در مراسم ترحیم #شهید یزرگوار حضور یافت و ابعادی از شخصیت او را برای مردم بیان کرد، تازه فهمیدند که چه گوهری از دست رفته است!
🔹 مرحوم آیت الله حق شناس درباره #شهید_نیری گفت؛ در تهران بگردید ببینید کسی مانند این احمد آقا پیدا میشود یانه؟
🔸 در بخشی از کتاب عارفانه نوشته شده است: آیت الله حق شناس، در مجلس ختم این #شهید با آهی از حسرت که در فراق احمد بود، بیان داشتند: رفقا! آیت الله بروجردی حساب و کتاب داشتند.اما من نمیدانم این جوان چه کرده بود؟ چه کرد که به اینجا رسید؟ سپس در همان شب در مجلس این #شهید بزرگوار رو به برادرش اظهار داشتند:
🔹 "من یک نیمه شب زودتر از ساعت نماز راهی مسجد شدم. به جز بنده و خادم مسجد، این #شهید بزرگوار هم کلید مسجد را داشت. به محض اینکه در را باز کردم، دیدم شخصی در مسجد مشغول نماز است، دیدم که یک جوانی در حال سجده است، اما _ نه روی زمین_ بلکه #بین_زمین_و_آسمان _مشغول تسبیح حضرت حق است. جلوتر که رفتم دیدم احمد اقاست. بعد که نمازش تمام شد، پیش من آمد و گفت تا زنده ام به کسی حرفی نزنید...
روحش شاد و یادش گرامی 🌷
🔸 #شهید_احمد_علی_نیری، یکی از شاگردان خاص مرحوم آیت الله حق شناس بود؛ وقتی مردم دیدند که آیت الله حق شناس در مراسم ترحیم #شهید یزرگوار حضور یافت و ابعادی از شخصیت او را برای مردم بیان کرد، تازه فهمیدند که چه گوهری از دست رفته است!
🔹 مرحوم آیت الله حق شناس درباره #شهید_نیری گفت؛ در تهران بگردید ببینید کسی مانند این احمد آقا پیدا میشود یانه؟
🔸 در بخشی از کتاب عارفانه نوشته شده است: آیت الله حق شناس، در مجلس ختم این #شهید با آهی از حسرت که در فراق احمد بود، بیان داشتند: رفقا! آیت الله بروجردی حساب و کتاب داشتند.اما من نمیدانم این جوان چه کرده بود؟ چه کرد که به اینجا رسید؟ سپس در همان شب در مجلس این #شهید بزرگوار رو به برادرش اظهار داشتند:
🔹 "من یک نیمه شب زودتر از ساعت نماز راهی مسجد شدم. به جز بنده و خادم مسجد، این #شهید بزرگوار هم کلید مسجد را داشت. به محض اینکه در را باز کردم، دیدم شخصی در مسجد مشغول نماز است، دیدم که یک جوانی در حال سجده است، اما _ نه روی زمین_ بلکه #بین_زمین_و_آسمان _مشغول تسبیح حضرت حق است. جلوتر که رفتم دیدم احمد اقاست. بعد که نمازش تمام شد، پیش من آمد و گفت تا زنده ام به کسی حرفی نزنید...
روحش شاد و یادش گرامی 🌷
۱۶۷
۲۱ دی ۱۴۰۳