حوس عشق پارت ۷۰
اون دختر چی داره مگه قیافه که نداره کوک:خفه شوووو اون همه چی داره مثل تو نیست اون با همه فرق میکنه درزم خیلیم خوشگله دختره:هوم دارم میبینم فقط یه چشماشه کوک:در مورد چشماش درست صحبت کن اعصابمو خورد نکن یه کاری نکن از حرفایی که زدی پشیمون بشیا دختره:هیچ کاری نمی تونی بکنی من:ولی من که میتونم کوک:میرا تو همون پشت وایسا خودم آدمش میکنم منو ببین همین الان برو تا همینجا با آسفالت یکیت نکردم دختره:من که قیافه ای نمیبینم کوک:نمیبینی دختره:نه همون موقع جونگ کوک محکم زد تو گوشش بعد حولش داد کوک:حالا میبینی آشغال عوضی فقط یه باره دیگه من ببینمت و بخوای عشوه بریزی اون دفس که میکشمت من:عشقم بیا بریم بعد جونگ کوک برگشت طرفم کوک:هیچکس حق نداره در مورد چیزی بگه بعد اومد بغلم کرد دختره رو زمین بود منم دیدمش من:جونگ کوک بیا اینور بعد رفت اونور منم رفتم سمتش نشستم رو زمین دستمو بردم رو صورتش نزاشت دست بزنم من:آخی ترسیدی الان بی حساب شدیم من زشتم آره من قیافه نداریم دختر زر زیادی آخر کار دستت میدها بعد دستمو بردم سمت موهاش از پشت موهاشو محکم گرفتم دختره:آییی ول کن عوضی من:خودت خواستی اینجوری بشه دختره ی حرزه عوضی هیچ وقت با عشوه هیچی درست نمیشه همونجوری گرفتم کوبیدم تو صورتش بعد خوابوندمش رو زمین و پاشدم رو دستام مو بود جلوش موهاشو ریختم از لای دستم بیرون بعد رفتم دسته جونگ کوک و گرفتم باهم رفتیم سمت خونه
۴۷.۸k
۱۹ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.