دلم تنگ است ...
دلم تنگ است ...
دلم برای آن روزهایمان خیلی تنگ است ...
برای نگاه هایمان
برای پیام هایمان
همان پیام هایی که در هر شرایطی که بودیم جواب می دادیم ...
برای قفل دستانمان که هیچگاه فکر نمی کردم روزی باز شود
آخ که نمی دانی چقدر دلم برای خندهایت تنگ شده ...
دلم میمیرد برای یکی از آن خنده های پشت تلفنت که نمی گذاشتند حرفت را بزنی ...
حتی برای آن خجالت های روزهای اولت از حرف زدن با من ...
آه دلم خیلی تنگ است خیلی
برای تمام رویاهایی که بافتیم و نشد...
برای تمام جاهایی که خواستیم و نشد...
برای تمام اسم هایی که انتخاب کردیم و نشد...!
دلم برای آن روزهایمان خیلی تنگ است ...
برای نگاه هایمان
برای پیام هایمان
همان پیام هایی که در هر شرایطی که بودیم جواب می دادیم ...
برای قفل دستانمان که هیچگاه فکر نمی کردم روزی باز شود
آخ که نمی دانی چقدر دلم برای خندهایت تنگ شده ...
دلم میمیرد برای یکی از آن خنده های پشت تلفنت که نمی گذاشتند حرفت را بزنی ...
حتی برای آن خجالت های روزهای اولت از حرف زدن با من ...
آه دلم خیلی تنگ است خیلی
برای تمام رویاهایی که بافتیم و نشد...
برای تمام جاهایی که خواستیم و نشد...
برای تمام اسم هایی که انتخاب کردیم و نشد...!
۳.۶k
۱۳ دی ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.