گرگ درنده روباه نازپارت دوم
جیمین =نه فرار نکن بیا من کلی چیز بهت نشون میدم
روزی چیز مثل چی جیمین مثل گل قصر بزرگ
روزی نمی دونست که جیمین دشمن خانوادشه باهاش رفت روزی قصرو دید ترسید و گفت چرا قصر شما مشکیه جیمین اخه چون ما گرگین دهن روزی رو گرفت و روزی رو روی کولش اندخت و از راه مخفی بردتو روزیترو خدا ولم کن الان مادرم نگران می شه مگه مادر تو اسمش چیه روزی با اینکه نمی دونست اسمش چیه گفت اون ملکه روباه هاست توی عوضی منو پاین بیاور جیمن اووووووو عجب شکاری رفتن توی اتاق بزرگ جیمین روزی رو روی تخت گذاشت و گفت تا میام تکون نمی خوری
روزی به همین خیال باش جیمین چی گفتی
روزی هیچ
جیمن رفت روزی باید در رم با این لباس های توریم توی کمد جیمین گشتم یک لباس دراز پیدا کردم و تنم کرد و رنگش هم مشکی بود به ارامی درو واکردم بیرون برم دوسه تا راهرو را رفتم گفتم گمشدم یه سربازی امد زود رفتم اینور تا منو نبینه هی بهش نگاه می کردم که رفت سرم رو اینور اوردم که یکی بود یه پسر خوشکل قد بلند سرشو نزدیک سرم کرده بود نیشخند شیطونیش گفتم اییییییییی هول شده بودم گفتم ممممممممنن داشتتتتم می رفتم پیش پادشاهتون اون پسره جی هوپ بود گفت عجیبه اولین دختری هستی که که نمی ترسی از پاد شاه روزی با این کلمه خیلی ترسید گفتم نه پس من می رم خداحافیط جی هوپ وایسا می برمت پیش پادشاه روزی نه ممنون به شما زحمت نمی دم نه این چه حرفیه بیا روزی باهاش رفتم گفت باید لباستو عوض کنی روزی نه جی هوپ بیا اینم لباس روزی لباس هم کوتاه هم توری وای با اینا باید دستم روی لباسم باشه جی هوپ تموم نشد روزی بله اومدم امدم بیرون جی هوپ وای این دختره چقدر زیباست تا حالا دختری که یک روباه باشه اینقدر خوشکل ندیده بودم
تا پارت بعد اینم برای شما 💐
روزی چیز مثل چی جیمین مثل گل قصر بزرگ
روزی نمی دونست که جیمین دشمن خانوادشه باهاش رفت روزی قصرو دید ترسید و گفت چرا قصر شما مشکیه جیمین اخه چون ما گرگین دهن روزی رو گرفت و روزی رو روی کولش اندخت و از راه مخفی بردتو روزیترو خدا ولم کن الان مادرم نگران می شه مگه مادر تو اسمش چیه روزی با اینکه نمی دونست اسمش چیه گفت اون ملکه روباه هاست توی عوضی منو پاین بیاور جیمن اووووووو عجب شکاری رفتن توی اتاق بزرگ جیمین روزی رو روی تخت گذاشت و گفت تا میام تکون نمی خوری
روزی به همین خیال باش جیمین چی گفتی
روزی هیچ
جیمن رفت روزی باید در رم با این لباس های توریم توی کمد جیمین گشتم یک لباس دراز پیدا کردم و تنم کرد و رنگش هم مشکی بود به ارامی درو واکردم بیرون برم دوسه تا راهرو را رفتم گفتم گمشدم یه سربازی امد زود رفتم اینور تا منو نبینه هی بهش نگاه می کردم که رفت سرم رو اینور اوردم که یکی بود یه پسر خوشکل قد بلند سرشو نزدیک سرم کرده بود نیشخند شیطونیش گفتم اییییییییی هول شده بودم گفتم ممممممممنن داشتتتتم می رفتم پیش پادشاهتون اون پسره جی هوپ بود گفت عجیبه اولین دختری هستی که که نمی ترسی از پاد شاه روزی با این کلمه خیلی ترسید گفتم نه پس من می رم خداحافیط جی هوپ وایسا می برمت پیش پادشاه روزی نه ممنون به شما زحمت نمی دم نه این چه حرفیه بیا روزی باهاش رفتم گفت باید لباستو عوض کنی روزی نه جی هوپ بیا اینم لباس روزی لباس هم کوتاه هم توری وای با اینا باید دستم روی لباسم باشه جی هوپ تموم نشد روزی بله اومدم امدم بیرون جی هوپ وای این دختره چقدر زیباست تا حالا دختری که یک روباه باشه اینقدر خوشکل ندیده بودم
تا پارت بعد اینم برای شما 💐
۱۰.۲k
۲۸ تیر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.