عاشق چای بودی ... هر صبح ... هر عصر ..... میگفتی خستگی ات
عاشق چای بودی ... هر صبح ... هر عصر ..... میگفتی خستگی ات را می برد ... سی و سه روز چای نخوردی ... نه صبح ... نه عصر .... میترسم خسته ی خسته رفته باشی ...... پدر .
۶۷۱
۳۱ خرداد ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.