بیهوده آزاد می کنم،
بیهوده آزاد میکنم،
هوسهای کولیانهام را
از حضور سلطهگر نامحسوسات...
بیهوده با تبر حملهور میشوم
به سایهات؛
که بر دیوار زندگیام افتاده است،
دیوار ویران می شود و
سایهات همچنان میماند...!
از آن زنانی نیستم که عشق را
به پنکهای زنگ زده تبدیل میکنند
که جز چرخیدن در سقف انتظار،
هنر دیگری ندارد.
حال آنکه عشق تو،
مرا رها میسازد،
حتی
از عشق تو!
اما دلم میخواست چهرهات،
اولین چهرهای باشد که به من مینگرد
با #نخستین_نفسهای_گرم_سال_نو...
#غادة_السمان
بیهوده آزاد میکنم،
هوسهای کولیانهام را
از حضور سلطهگر نامحسوسات...
بیهوده با تبر حملهور میشوم
به سایهات؛
که بر دیوار زندگیام افتاده است،
دیوار ویران می شود و
سایهات همچنان میماند...!
از آن زنانی نیستم که عشق را
به پنکهای زنگ زده تبدیل میکنند
که جز چرخیدن در سقف انتظار،
هنر دیگری ندارد.
حال آنکه عشق تو،
مرا رها میسازد،
حتی
از عشق تو!
اما دلم میخواست چهرهات،
اولین چهرهای باشد که به من مینگرد
با #نخستین_نفسهای_گرم_سال_نو...
#غادة_السمان
۹.۷k
۱۱ دی ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.