تاریخ کوتاه ایران و جهان – 13 (ویرایش 8)
تاریخ کوتاه ایران و جهان – 13 (ویرایش 8)
__________________________________________________________________
«زمین نگاری» (جغرافیای) نژادها در سال 9700 پ. {پیشازادروز}(قبل میلاد)
____________________________________________________________________
رنگ سبز : نژاد سفید (1)
رنگ زرد : تبار کنگوئی از نژاد سیاه
رنگ بنفش : تبار کاپوئی از نژاد سیاه (2)
رنگ آبی : نژاد زرد (نژاد مغولی) (3)
رنگ اخرائی : تبار استرالیائی از نژاد سیاه
این کارنگاره (نقشه) ، نگریهء (نظریهء یا تئوری) یک دانشمند انسان شناس آمریکائی بنام «کارلتون استیونز کون» (1981-1904) (4) را بدست داده است (ارائه داده است) . این دانشمند و دیگر دانشمندان ، زیرشاخه های نژاد سفید را اینچنین می دانند :
نژاد سفید
__________
1- تبار «کوه کاسی» (قفقازی) {تبار هند و اروپائی (7)}
(8) 2- تبار سامی
(9) 3- تبار حامی
ولی من با خواندن نگریهء (نظریهء یا تئوری) گروه چند رشته ای دانشمندان باستانشناس و ژن شناس و ... به سرپرستی «دکتر استیفن اپنهایمر» (5)(6) ، به این باور رسیده ام که زیرشاخه های نژاد سفید ، به پیدرپیگی (به ترتیب) گاه (زمان) پدید آمدنشان ، برابر است با:
نژاد سفید
__________
(10) 1- تبار یمنی
(2- تبار زاگرسی (6) (11
(7) 3- تبار کوهکاسی (قفقازی) (تبار هند و اروپائی)
(8) 4- تبار سامی
(9) 5- تبار حامی
پیش از پدید آمدن دیگر شاخه های نژاد سفید ، «تبار یمنی» در سال 83000 پ. {پیشازادروز}(قبل میلاد) ، پس از روی دادن یک جهش ریزیادی (ژنتیکی) در پدفراز (جنوب) یمن ، پدید آمد (6) . پس از چندی ، «یمنی تبارها» در سراسر «آداکمان (شبه جزیرهء) عربستان» خود را گسترش دادند و این سرزمین پهناور را زیستگاه خود گرداندند . سپس در سال 81000 پ. {پیشازادروز}(قبل میلاد) ، این «یمنی تبارها» از تنگهء هرمز گذر کردند و به «بلنددشت (فلات) ایران» ، و از آنجا به «آداکمان (شبه جزیرهء) هند» ، «هاتیا» (آسیای صغیر یا آناتولی) و «اروپا» پاگذاردند (وارد شدند) ؛ و رفته رفته ، دیگر زیرشاخه های نژاد سفید را ساختند.
یادآوری می کنم که «تبار عرب» ، که همان نوادگان اسماعیل (پسر ابراهیم و هاجر) هستند ، در پیرامون (حدود) سال 1400 پ. {پیشازادروز} پدید آمده است ؛ و تباری جدا از « تبار یمنی ها» است . «یمنی تبار ها» پیش از تازش عرب ها در سال 630 ز. زادروزی (میلادی) ، دارای زبان و دب (خط) بسیار پیشرفتهء خود بوده اند (12) ، ولی در سال 630 زادروزی ؛ عرب ها به «یمنی تبارها» تاختند و بر آنها چیره شدند و رفته رفته آنها را بزور شمشیر «عرب زبان» کردند . یادآوری می کنم که این تازش عرب ها به یمنی ها ، پیشدرآمد تازش عرب ها به «شاهنشاهی ایران ساسانی» بود ، چون «یمنی تبارها» همپیمان «شاهنشاهی ایران ساسانی» بودند.
عرب ها «حامی تبار» هستند ، و نه «سامی تبار»
___________________________________________________________________
همانگونه که در تورات آمده است ، هاجر از دیار خودش که در مصر بود ، برای اسماعیل همسری را گرفت (13) ؛ و فرزندان و نوادگان اسماعیل ، کم کم (بتدریج) ، تبار عرب های اسماعیلی (14) را پدید آوردند . گرچه در آغاز ، شمار "عرب های اسماعیلی" کم بود {1} ، و آنها ناچار بودند که همچنان از مردم مصر برای خود همسر برگزینند ؛ ولی با بزرگتر شدن تبار "عرب های اسماعیلی" ، آنها همسرگزینی از درون همایهء (جامعهء) خودشان را نیز آغاز کردند.
با رونهش (توجه) به برونگی (واقعیت) بالایادشده (فوق الذکر) ، و اینکه هاجر و مردم مصر ، «حامی تبار» (9) هستند ، باید گفت که «عرب های اسماعیلی» نیز ، «حامی تبار» هستند . گرچه زبان ابراهیم ، «سامی» ؛ و زبان هاجر ، «حامی» بوده است ؛ و زبان عربی ، آمیزه ای (ترکیبی) از این دو زبان است ؛ ولی دانشمندان زبانشناس ؛ زبان عربی را در گروه زبانهای «سامی» جای داده اند . شاید آنها نخواسته اند که سرنام (عنوان) تازه ای بنام زبان «سامی – حامی» را پدید بیاورند.
با رونهش (توجه) به داده های (اطلاعات) بالایادشده (فوق الذکر) ، باید گفت که : ناریزبینان (کم دقت ها) ، و همچنین خودسوگرایان (غرض ورزان) ، از نوشته ها و نقشه های دانشمندان زبانشناس ، برداشتی نادرست کرده اند ، و عرب ها را «سامی تبار» انگاشته اند ، و این «برداشت نادرست» را در میان بیشینهء (اکثریت) مردم کوچه و بازار جهان ، روان (رایج) کرده اند ؛ و از آن ، یک "نادرستگوئی همه گیر" (غلط مصطلح) ساخته اند.
نخستین چرائی آوری (استدلال) این ناریزبینان و خودسوگرایان (غرض ورزان) ، همین «سامی زبان» دانسته شدن «عرب های اسماعیلی» از سوی زبانشناسان است ؛ یعنی اینکه چون دانشمندان زبانشناس ، زبان عربی را سامی دانسته اند ؛ این آدمهای «ناریزبین» و «خودسوگرا» ، نادرستان
__________________________________________________________________
«زمین نگاری» (جغرافیای) نژادها در سال 9700 پ. {پیشازادروز}(قبل میلاد)
____________________________________________________________________
رنگ سبز : نژاد سفید (1)
رنگ زرد : تبار کنگوئی از نژاد سیاه
رنگ بنفش : تبار کاپوئی از نژاد سیاه (2)
رنگ آبی : نژاد زرد (نژاد مغولی) (3)
رنگ اخرائی : تبار استرالیائی از نژاد سیاه
این کارنگاره (نقشه) ، نگریهء (نظریهء یا تئوری) یک دانشمند انسان شناس آمریکائی بنام «کارلتون استیونز کون» (1981-1904) (4) را بدست داده است (ارائه داده است) . این دانشمند و دیگر دانشمندان ، زیرشاخه های نژاد سفید را اینچنین می دانند :
نژاد سفید
__________
1- تبار «کوه کاسی» (قفقازی) {تبار هند و اروپائی (7)}
(8) 2- تبار سامی
(9) 3- تبار حامی
ولی من با خواندن نگریهء (نظریهء یا تئوری) گروه چند رشته ای دانشمندان باستانشناس و ژن شناس و ... به سرپرستی «دکتر استیفن اپنهایمر» (5)(6) ، به این باور رسیده ام که زیرشاخه های نژاد سفید ، به پیدرپیگی (به ترتیب) گاه (زمان) پدید آمدنشان ، برابر است با:
نژاد سفید
__________
(10) 1- تبار یمنی
(2- تبار زاگرسی (6) (11
(7) 3- تبار کوهکاسی (قفقازی) (تبار هند و اروپائی)
(8) 4- تبار سامی
(9) 5- تبار حامی
پیش از پدید آمدن دیگر شاخه های نژاد سفید ، «تبار یمنی» در سال 83000 پ. {پیشازادروز}(قبل میلاد) ، پس از روی دادن یک جهش ریزیادی (ژنتیکی) در پدفراز (جنوب) یمن ، پدید آمد (6) . پس از چندی ، «یمنی تبارها» در سراسر «آداکمان (شبه جزیرهء) عربستان» خود را گسترش دادند و این سرزمین پهناور را زیستگاه خود گرداندند . سپس در سال 81000 پ. {پیشازادروز}(قبل میلاد) ، این «یمنی تبارها» از تنگهء هرمز گذر کردند و به «بلنددشت (فلات) ایران» ، و از آنجا به «آداکمان (شبه جزیرهء) هند» ، «هاتیا» (آسیای صغیر یا آناتولی) و «اروپا» پاگذاردند (وارد شدند) ؛ و رفته رفته ، دیگر زیرشاخه های نژاد سفید را ساختند.
یادآوری می کنم که «تبار عرب» ، که همان نوادگان اسماعیل (پسر ابراهیم و هاجر) هستند ، در پیرامون (حدود) سال 1400 پ. {پیشازادروز} پدید آمده است ؛ و تباری جدا از « تبار یمنی ها» است . «یمنی تبار ها» پیش از تازش عرب ها در سال 630 ز. زادروزی (میلادی) ، دارای زبان و دب (خط) بسیار پیشرفتهء خود بوده اند (12) ، ولی در سال 630 زادروزی ؛ عرب ها به «یمنی تبارها» تاختند و بر آنها چیره شدند و رفته رفته آنها را بزور شمشیر «عرب زبان» کردند . یادآوری می کنم که این تازش عرب ها به یمنی ها ، پیشدرآمد تازش عرب ها به «شاهنشاهی ایران ساسانی» بود ، چون «یمنی تبارها» همپیمان «شاهنشاهی ایران ساسانی» بودند.
عرب ها «حامی تبار» هستند ، و نه «سامی تبار»
___________________________________________________________________
همانگونه که در تورات آمده است ، هاجر از دیار خودش که در مصر بود ، برای اسماعیل همسری را گرفت (13) ؛ و فرزندان و نوادگان اسماعیل ، کم کم (بتدریج) ، تبار عرب های اسماعیلی (14) را پدید آوردند . گرچه در آغاز ، شمار "عرب های اسماعیلی" کم بود {1} ، و آنها ناچار بودند که همچنان از مردم مصر برای خود همسر برگزینند ؛ ولی با بزرگتر شدن تبار "عرب های اسماعیلی" ، آنها همسرگزینی از درون همایهء (جامعهء) خودشان را نیز آغاز کردند.
با رونهش (توجه) به برونگی (واقعیت) بالایادشده (فوق الذکر) ، و اینکه هاجر و مردم مصر ، «حامی تبار» (9) هستند ، باید گفت که «عرب های اسماعیلی» نیز ، «حامی تبار» هستند . گرچه زبان ابراهیم ، «سامی» ؛ و زبان هاجر ، «حامی» بوده است ؛ و زبان عربی ، آمیزه ای (ترکیبی) از این دو زبان است ؛ ولی دانشمندان زبانشناس ؛ زبان عربی را در گروه زبانهای «سامی» جای داده اند . شاید آنها نخواسته اند که سرنام (عنوان) تازه ای بنام زبان «سامی – حامی» را پدید بیاورند.
با رونهش (توجه) به داده های (اطلاعات) بالایادشده (فوق الذکر) ، باید گفت که : ناریزبینان (کم دقت ها) ، و همچنین خودسوگرایان (غرض ورزان) ، از نوشته ها و نقشه های دانشمندان زبانشناس ، برداشتی نادرست کرده اند ، و عرب ها را «سامی تبار» انگاشته اند ، و این «برداشت نادرست» را در میان بیشینهء (اکثریت) مردم کوچه و بازار جهان ، روان (رایج) کرده اند ؛ و از آن ، یک "نادرستگوئی همه گیر" (غلط مصطلح) ساخته اند.
نخستین چرائی آوری (استدلال) این ناریزبینان و خودسوگرایان (غرض ورزان) ، همین «سامی زبان» دانسته شدن «عرب های اسماعیلی» از سوی زبانشناسان است ؛ یعنی اینکه چون دانشمندان زبانشناس ، زبان عربی را سامی دانسته اند ؛ این آدمهای «ناریزبین» و «خودسوگرا» ، نادرستان
۱۱.۷k
۰۵ دی ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.