تو از قبیله ی ماهی
تو از قبیله ی ماهی
ومن ستاره ای غبارآلود
درانزوای چادر شب
خسته از
تیرگی های پرتکرار زمین
در آخرین سوسوی نگاهم
نور غم می بارم
بر ناله های نیلوفری
که در حسرت
ملاقات با
ابرهای چشمک زن
انتظارش پژمرده
و مردابی
دراندوهش
به سوگ نشسته
ومن ستاره ای غبارآلود
درانزوای چادر شب
خسته از
تیرگی های پرتکرار زمین
در آخرین سوسوی نگاهم
نور غم می بارم
بر ناله های نیلوفری
که در حسرت
ملاقات با
ابرهای چشمک زن
انتظارش پژمرده
و مردابی
دراندوهش
به سوگ نشسته
۱.۶k
۰۷ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.