پارت۲۵
که یهو یاد سگم افتادم
مین سو:آم رییس چان سگم هنوز تو مهده هنوز نرفتم دنبالش
چانیول:😏نگران اون نباش تا ما نریم دنبالشون اونا اونجا تو مهد مشغول بازی با سگای دیگه هستن
مین سو:یعنی تا دیر وقت اونارو نگه میدارن
چانیول:آره اون مهد شبانه روزیه
مین سو:😊چه جالب
چانیول:😒نمیدونستی؟
مین سو:خوب ..نه
چانیول:خوب حالا بدون
راه افتادیم سمت مهمونی چانیول همش به من زل زد من فکر کردم چیزی رو لباسمه
مین سو:اوم رییس چان
چانیول:هوم
مین سو:چ..چیزی نکنه رولباسمه
چانیول:واس چی
مین سو:آخه همش نگاش میکنید 😰نکنه س..سوسک یاااااااا
چانیول:😕سوسک کجا بود چرا داد میزنی
مین سو:پ..پس چیه نکنه مل..ملخه جیغغغغغ😲
نزدیک بود تسادف کنیم
چانیول:چته دختر😠نزدیک بود به کشتن بدیمون چرا همش جیغ میزنی
مین سو:ش...شرمنده
چانیول:هیچی رو لباست نبود من داشتم سلیقه خودمو تحسین میکردم 😏
مین سو:چ..چی😮
چانیول:چیه چیز عجیبی گفتم خوب من آدم خوش سلیقه ای هستم😏
مین سو:😑اوم بله
پسره از خود راضی دیوانه اگه میمردیم دلیل اصلیش اون بود با اون نگاه کردنش سکته کردم خیال کردم چیزی رو لباسمه احمق دیوانه
چانیول:اوم راستی تو مهمونی منو چانی صدا میزنی
مین سو:چی م..من نمیتونم شمارو اینجوری صدا بزنم خوب..خوب بی ادبی میشه من رییسمو اینجوری صدا بزنم
چانیول:تو اگه ادب بلدبودی که روی حرف رییست حرف نمیزدی همین که گفتم منو اونجا چانی صدا میزنی
مین سو:چ..چشم
چانیول:خوب حالا یه بار امتحانی بگو
مین سو:چ...چا..چانی هوففففف
چانیول:چیشد یعنی انقدر سخته که باز لکونت گرفتی خوشم نمیاد اونجا بگن منشیت مشکل داره انقدر تکرار کن تا راحت حرف بزنی
مین سو:چ..چانی..چا...چانی..چ..چانی
چانیوول:اهه نشد دیگه اینجوری نه راحت باید حرف بزنی زود باش دختر چیزی نمونده برسیم
مین سو:چان...چانی..چانی..
چانیول:😏حالا درست شد....
ادامه دارد
ببخشید دیر شد مشغول درسام بودم امید وارم دوست داشته باشید اگه اشتباه تایپی وجود داشت معذرت
نظر بدید حتما
ممنونم کیوتیام😊
مین سو:آم رییس چان سگم هنوز تو مهده هنوز نرفتم دنبالش
چانیول:😏نگران اون نباش تا ما نریم دنبالشون اونا اونجا تو مهد مشغول بازی با سگای دیگه هستن
مین سو:یعنی تا دیر وقت اونارو نگه میدارن
چانیول:آره اون مهد شبانه روزیه
مین سو:😊چه جالب
چانیول:😒نمیدونستی؟
مین سو:خوب ..نه
چانیول:خوب حالا بدون
راه افتادیم سمت مهمونی چانیول همش به من زل زد من فکر کردم چیزی رو لباسمه
مین سو:اوم رییس چان
چانیول:هوم
مین سو:چ..چیزی نکنه رولباسمه
چانیول:واس چی
مین سو:آخه همش نگاش میکنید 😰نکنه س..سوسک یاااااااا
چانیول:😕سوسک کجا بود چرا داد میزنی
مین سو:پ..پس چیه نکنه مل..ملخه جیغغغغغ😲
نزدیک بود تسادف کنیم
چانیول:چته دختر😠نزدیک بود به کشتن بدیمون چرا همش جیغ میزنی
مین سو:ش...شرمنده
چانیول:هیچی رو لباست نبود من داشتم سلیقه خودمو تحسین میکردم 😏
مین سو:چ..چی😮
چانیول:چیه چیز عجیبی گفتم خوب من آدم خوش سلیقه ای هستم😏
مین سو:😑اوم بله
پسره از خود راضی دیوانه اگه میمردیم دلیل اصلیش اون بود با اون نگاه کردنش سکته کردم خیال کردم چیزی رو لباسمه احمق دیوانه
چانیول:اوم راستی تو مهمونی منو چانی صدا میزنی
مین سو:چی م..من نمیتونم شمارو اینجوری صدا بزنم خوب..خوب بی ادبی میشه من رییسمو اینجوری صدا بزنم
چانیول:تو اگه ادب بلدبودی که روی حرف رییست حرف نمیزدی همین که گفتم منو اونجا چانی صدا میزنی
مین سو:چ..چشم
چانیول:خوب حالا یه بار امتحانی بگو
مین سو:چ...چا..چانی هوففففف
چانیول:چیشد یعنی انقدر سخته که باز لکونت گرفتی خوشم نمیاد اونجا بگن منشیت مشکل داره انقدر تکرار کن تا راحت حرف بزنی
مین سو:چ..چانی..چا...چانی..چ..چانی
چانیوول:اهه نشد دیگه اینجوری نه راحت باید حرف بزنی زود باش دختر چیزی نمونده برسیم
مین سو:چان...چانی..چانی..
چانیول:😏حالا درست شد....
ادامه دارد
ببخشید دیر شد مشغول درسام بودم امید وارم دوست داشته باشید اگه اشتباه تایپی وجود داشت معذرت
نظر بدید حتما
ممنونم کیوتیام😊
۱۱.۰k
۰۱ خرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.