روز جمعه و ڪوچه های این شهرِ خیـس و بارونـی ...
روز #جمعه و ڪوچه های این شهرِ خیـس و بارونـی ...
مردمش نیمی خواب و نیمی در پریشــونی ...
منهم ایستاده پشتِ پنجره ی
اتاقـی زیر شـیروونی ...
سلامت میڪنم ای عشــق!!..
هرچند نمیدونم ڪجای
این دنیای نامهربونی...
من اینجا آبستنِ عشـق تـو
تو چی ؟بگو که پشـیمونی...
نه خیال نه خاطره نه فاصله....
دست بردار از این عشقِ افلاطونی...
بیا دورت بگـردم ...
در آغوشـم بگـیر ...
تا نحسـی این #جمعه_ۍ دلگیر رو
بشڪونی،،،
،
مردمش نیمی خواب و نیمی در پریشــونی ...
منهم ایستاده پشتِ پنجره ی
اتاقـی زیر شـیروونی ...
سلامت میڪنم ای عشــق!!..
هرچند نمیدونم ڪجای
این دنیای نامهربونی...
من اینجا آبستنِ عشـق تـو
تو چی ؟بگو که پشـیمونی...
نه خیال نه خاطره نه فاصله....
دست بردار از این عشقِ افلاطونی...
بیا دورت بگـردم ...
در آغوشـم بگـیر ...
تا نحسـی این #جمعه_ۍ دلگیر رو
بشڪونی،،،
،
۴.۴k
۲۲ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.