جرقه عشق پارت ۱۴
رفتم سر کلاس و نشستم جونگ کوکم اومد درس داد که زنگ تفریح خورد وی اومد جلوم وی:ادامه بدیم نقشه مونو من:اوکی یهو وی دستمو گرفت برد بیرون (الان جونگ کوک هنگ کرد ☺😂😂😂😂) من:وی کجام میبری وی:الان تونقشمونیم بعد چسبید به دیوار کمر منم گرفت من:آییی زیاده روی نکن وی:خیله خوب یه دفع نونا اومد از کلاس بیرون مارو دید خر شد رفت من:دیدی قیافشو قشنگ مشخصه داره ازته میسوزه یه دفع جونگ کوک اومد بیرون منو دید یه اخم کرد(خشم جونگ کوک فوران شد😠خدا کنه نیاد تهیونگ و بزنه😐😂😂😂🤣🤣) بعد از بغل وی اومدم بیرون وی:کجا من:من میرم یه سر کتاب خونه وی:خیله خوب رفتم یدونه زدم تو سرم من:بدبخت شدم الان یه فکرای دیگه میکنه رفتم تو کتاب خونه هیشکس نبود یهو یکی صدام زد جونگ کوک بود من:بله کوک:برگرد من:چرا کوک:برگرد میگم من:خیله خوب بعد اومد سمتم من رفتم عقب عصبانی بود کوک:چرا اون پسره دستشو زده به کمر تو هان دوست پسر داشتی اومدی سمت من:نه نه دوست پسرم نیست صبرکن تو حسودیت شده کوک:آره حسودیم شده بعد بیشتر اومد جلو من رفتم عقب اون میومد بعد خودم به دیوار من:باشه میگم من از اونا نیستم که تودوتا رابطه باشم من و اون پسره الکی باهم دوستیم چون خودش یکی دیگرو دوست داره من گفتم بیا بهت کمک کنم تا بتونی دلشو به دست بیاری اونم گفت لجشو در بیاریم تا حسودی کنه و مام الکی باهم دوست شدیم وگرنه چیزه دیگه ای بینمون نیست کوک:همه اینا بخاطر این بوده من:آره خوب پسر خوبیه منم گفتم کمکش کنم بده کار خیر کردم بعد رومو اونور گرفتم کوک:خیله خوب روتو برنگردون اشتباه کردم خوب وقتی دیدم دست زد به کمرت خوب عصبی شدم عزیزم قهر نکن لطفا من:خیله خوب قهر نمیکنم خودت میدونی من فقط تو رو دوست دارم کوک:میدونم منم دوست دارم و میگم تو فقط مال منی مال من سوفیا فهمیدی یا نه من:فهمیدم 🙂 کوک:مهربون خودم بعد لباشو گذاشت رو لبام و لبامو مک زد بعد جدا شد بعد گرفت بغلم کرد منم بغلش کردم کوک:ببخشید زود قضاوت کردم من:واقعا فکر کردی من دوست پسر دارم بعد اومدم سراغ تو😐😂 یکم فکر کن با دونفر تویه رابطه داریم کوک:راست میگی😂
۳۹.۳k
۰۲ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.