در تکه ای از رویا روی عبور ساعتهای بی تکرار در چشمهایم می نشینی وابرها به سپیدی آسمان برایمان می بارند و در هیچ عصرانه ای فنجان چای اُبُهت خیالت را به رویم نمی گشاید
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.