سلام ای عشق

سلام ای عشق ...
گوارای من ، آه ای شعر ناب من ، سلام ای عشق
به جام شوکران من ، شراب من ، سلام ای عشق

زمین خاکی ام ، گرد سرت می گردم و هستم
سلام ای زندگی بخش آفتاب من ، سلام ای عشق

درعرفان زیبایی ، به روی من ، تو وا کردی
سلام ای معرفت را فتح باب من ، سلام ای عشق

دو فصل گمشده ، پیدا شد آخر با تو ، زین دفتر
تو ای آغاز و انجام کتاب من ، سلام ای عشق

سلام ای خط زده ، کابوس هایم را ، طلوع تو
از آفاق پر از آشوب خواب من ، سلام ای عشق

به هنگام غروب خویش هم ، با آخرین خطش
رقم بر صفحه ی شب زد شهاب من ، سلام ای عشق

به دور افکنده ام ، غم ها و شادی های کوچک را
توای رمز بزرگ انتخاب من ، سلام ای عشق

تو عقل سرخ را با واژه هایم آشتی دادی
سلام ، آه ای شعور شعر ناب من ، سلام ای عشق

حقیقت با تو از آرایه و پیرایه عریان شد
سلام ای راستین بی نقاب من ، سلام ای عشق

درود ای آبی بودایی ، ای تمثیل زیبایی
گل نیلوفر باغ سراب من ، سلام ای عشق

چرا هستم ؟ سوال بی جوابم بود از هستی
تو دادی با سلام خود جواب من ، سلام ای عشق

اگر چه با تو ، دور زندگی تند است ، اما باز
سلام ای شط شیرین شتاب من ، سلام ای عشق

حسین منزوی *
دیدگاه ها (۱)

گفتم مرا هم ببرجای زیادی نمی گیرمگوشه چمدانت،توی جیب کتت،نه ...

بخوان به معراج آغوشت مرا که سرزمین این کولی از مرز نفس های ت...

من و تو قطعا به هم می رسیمدو سالی می شود که شماره صفر نهصد و...

شب با تو تمام می‌شودعشق منیادم باشد راز پرواز راتوی بال‌هات ...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

سر زمین باشکوه نگهبان آتش پارت ۱

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط