عشق اشتباه 4
ات : خداحافظ
ویو کوک
صداش از پشت تلفن میومد ولی ات فکر نمیکرد من بشنوم
اون پسره کی بود
نکنه دوست پسر داره
کوک : کی بود
ات : کای بود
.
.
.
خب رسیدیم وسط جاده و گفته بودن وسط جاده باید وایسیم نشسته بودیم که یه پسره اومد
ارم : ات تویی
ات : عه سلام خوبی تو اینجا چیکار میکنی
ارم : اومدم بگردم
که به کوک نگاه کرد
عهه ایشون کین
ات : عه دوستمه اسمش جونگ کوک
کوک این ارمانه همکلاسیه دانشگاهم
کوک : اوم خوشبختم
ارم : خوشبختم
و رفت
کوک : ات بیا اینجا بشین خسته ویشی وایساده
ات : خب تو بشین
کوک : نه من راحتم تو بشین
ات : باشه
کوک : ات میشه راجب یه چیزی باهات حرف بزنم
ات : اره راجب چی
که جلو ات زانو زد
کوک : ات من خواهشی ازت دارم
ات : چه خواهشی
کوک : میشه توی سفر با من راحت باشی
ات : یعنی چی
کوک : یعنی معذب نباشی باهام راحت باشی بخاطر اون اتفاق ازم دور نباشی
وقتی اینو گفت دستشو گذاشت روی پای ات و بهش زل زد
ارم: ات یه لحظه بیا
ات : کوک یه لحظه ببخشید
چی شده ارمان
ارم : بیا بریم تو اتوبوس
ات : چرا
ارم : چون کسی حرفامونو نشنوه
ات : خب نشستم چی میگی
لطفا حمایت🎻🎲
ویو کوک
صداش از پشت تلفن میومد ولی ات فکر نمیکرد من بشنوم
اون پسره کی بود
نکنه دوست پسر داره
کوک : کی بود
ات : کای بود
.
.
.
خب رسیدیم وسط جاده و گفته بودن وسط جاده باید وایسیم نشسته بودیم که یه پسره اومد
ارم : ات تویی
ات : عه سلام خوبی تو اینجا چیکار میکنی
ارم : اومدم بگردم
که به کوک نگاه کرد
عهه ایشون کین
ات : عه دوستمه اسمش جونگ کوک
کوک این ارمانه همکلاسیه دانشگاهم
کوک : اوم خوشبختم
ارم : خوشبختم
و رفت
کوک : ات بیا اینجا بشین خسته ویشی وایساده
ات : خب تو بشین
کوک : نه من راحتم تو بشین
ات : باشه
کوک : ات میشه راجب یه چیزی باهات حرف بزنم
ات : اره راجب چی
که جلو ات زانو زد
کوک : ات من خواهشی ازت دارم
ات : چه خواهشی
کوک : میشه توی سفر با من راحت باشی
ات : یعنی چی
کوک : یعنی معذب نباشی باهام راحت باشی بخاطر اون اتفاق ازم دور نباشی
وقتی اینو گفت دستشو گذاشت روی پای ات و بهش زل زد
ارم: ات یه لحظه بیا
ات : کوک یه لحظه ببخشید
چی شده ارمان
ارم : بیا بریم تو اتوبوس
ات : چرا
ارم : چون کسی حرفامونو نشنوه
ات : خب نشستم چی میگی
لطفا حمایت🎻🎲
۴.۰k
۰۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.