وانشات تک پارتی تهونگ(غمگین)
نام
.... i love you but you dont love me......
علامت ا/ت *
علامت ته ...
تو و تهونگ باهم تو یه مدرسه درس میخوندید و پدر هردوتون مافیا بود و باهم رقابت داشتن . پدرت یه قمار باز بود و همیشه مست به خونه بر میگشت. یه روز پدرت تورو سر یه کار خونه با پدر تهیونگ مامله کرد .
تو عاشق تهیونگ بودی ولی میدونستی که اون تورو دوست نداره به خاطرهمین نمیخواستی باهاش ازدواج کنی اما مجبور بودی.( خیلیم دلت بخواد با پسرم ازدواج کنی دختره ی استغفرالله.....)
الان دو ساله از ازدواجتون میگزره
تهیونگ همیشه دیروقت مست به خونه بر میگشت و از سرو وعضش معلوم بود که با یه دختر بوده (دوستان تهیونگ اصلا اینجوری نیست اون یه فرشتست)
یه روز تصمیم گرفتی که با ته حرف بزنی
شب خونه اومد بازم هموم وضعیت همیشگیش رو داشت یه سلام سرد کرد وقتی داشت سمت اتاقش میرفت صداش زدی
* تهیونگ
...چیه (با بی حالی)
* باید باهم حرف بزنیم
... بنال
*ببین منو تو الان دو ساله باهم ازدواج کردیم اما تو هیچ وقت دوستم نداشتی همیشه باهام سرد برخورد کردی همیشه دیروقت میای خونه هرشبم با یه دختری دیگه خستم میفهمی از این کارات خستم(با بغض)
...م..من... تورد دوست ندارمممممم
اینو تو مغزت فرو کن ... ازدواج ما از همون اولشم بدون عشق و اشتباه بود من ازت متنفرم اینو بفهمم(با حالت مستی و داد)
ا/ت ویو
وقتی کلمه ی اخرشو گفت صدای شکسته شدن قلبمو شنیدم و شروع یه گریه کردن کردم.
تصمیم گرفتم تا از این زندگی بدون عشق و علاقه راحت شم
رفتم و شروع کردم به نامه نوشتن برای تهیونگ و پدرم
اولین نامه
سلام پدر عزیزم ممنون به خاطر این که همیشه هوامو داشتی اگر کار بدی کردم منو بخش
دوستت دارم خداحافظ برای همیشه
نامه دوم
اینو برای تو مینویسم تهیونگ شاید دوستم نداشته باشی یا به قول خودت ازم متنفر باشی اما من هنوزم عاشقتم با اینکه قلبمو شکستی ولی هنوز عاشقتم امید وارم بتونی کسی رو که دوستش داری رو پیدا کنی و خوشبخت شی
الان که داری این نامه رو میخونی بدون دیگه منی وجود نداره
دوستت دارم خداحافظ
هر دو نامه رو تا کردی و خوابیدی
صبح بیدار شدی وقتی مطمئن شدی تهیونگ رفته نامه هارو روی میز اتاقش گذاشتی و به طرف کار خونه ی تهیونگ حرکت کردی
رفتی روی پشت بوم کار خونه(ارتفاعش 10 متره)
یکه از کارکنا نگاه کنید یه زنه میخواد خود شو از پشت بوم کار خونه پرت کنه پایین
تهیونگ تا اینو شنید به سرعت خودشو به حیاط کار خونه رسوند اما دیگه دیر شده بود و تو خودتو پرت کرده بودی
تهیونگ تن بی جون تو رو تو بغلش گرفتو هی اسمتو با گریه صدا میزد
هی میگفت دوستت دارم لطفا بیدار شو دوباره چشمای قشنگتو باز کن اما دیگه دیر شده بود
شب شد و تهیونگ اومد خونه
...خونه بدون تو برام با جهنم فرقی نداره
رفت تو اتاقش و متوجه نامه ها شد وقتی خوندشون اشکاش سرازیر شد با داد گفت عشقم لطفا دوباره برگرد هیچ کس نمیتونه جای تو رو برام بگیرهههه
الان پنج سال از فوت تو گذشته و تهیونگ کاملا افسرده شده هرشب میاد سر قبرت و مثل دوونه ها صدات میزنه و میگه که برگردی
یه شب دیگه تحمل دوری از تورو نداشت رگش رو به چاقو زد وگفت دارم میام پیشت عشقم و به زندگیش خاتمه داد
.پایان.
خباین اولین فیکمه و خیلی ببخشید اگر بد شد لطفا لایک کنید و نظراتتون رو بگید و فیک بعدی از کی باشه
دوستتون دارم خوشملام
.... i love you but you dont love me......
علامت ا/ت *
علامت ته ...
تو و تهونگ باهم تو یه مدرسه درس میخوندید و پدر هردوتون مافیا بود و باهم رقابت داشتن . پدرت یه قمار باز بود و همیشه مست به خونه بر میگشت. یه روز پدرت تورو سر یه کار خونه با پدر تهیونگ مامله کرد .
تو عاشق تهیونگ بودی ولی میدونستی که اون تورو دوست نداره به خاطرهمین نمیخواستی باهاش ازدواج کنی اما مجبور بودی.( خیلیم دلت بخواد با پسرم ازدواج کنی دختره ی استغفرالله.....)
الان دو ساله از ازدواجتون میگزره
تهیونگ همیشه دیروقت مست به خونه بر میگشت و از سرو وعضش معلوم بود که با یه دختر بوده (دوستان تهیونگ اصلا اینجوری نیست اون یه فرشتست)
یه روز تصمیم گرفتی که با ته حرف بزنی
شب خونه اومد بازم هموم وضعیت همیشگیش رو داشت یه سلام سرد کرد وقتی داشت سمت اتاقش میرفت صداش زدی
* تهیونگ
...چیه (با بی حالی)
* باید باهم حرف بزنیم
... بنال
*ببین منو تو الان دو ساله باهم ازدواج کردیم اما تو هیچ وقت دوستم نداشتی همیشه باهام سرد برخورد کردی همیشه دیروقت میای خونه هرشبم با یه دختری دیگه خستم میفهمی از این کارات خستم(با بغض)
...م..من... تورد دوست ندارمممممم
اینو تو مغزت فرو کن ... ازدواج ما از همون اولشم بدون عشق و اشتباه بود من ازت متنفرم اینو بفهمم(با حالت مستی و داد)
ا/ت ویو
وقتی کلمه ی اخرشو گفت صدای شکسته شدن قلبمو شنیدم و شروع یه گریه کردن کردم.
تصمیم گرفتم تا از این زندگی بدون عشق و علاقه راحت شم
رفتم و شروع کردم به نامه نوشتن برای تهیونگ و پدرم
اولین نامه
سلام پدر عزیزم ممنون به خاطر این که همیشه هوامو داشتی اگر کار بدی کردم منو بخش
دوستت دارم خداحافظ برای همیشه
نامه دوم
اینو برای تو مینویسم تهیونگ شاید دوستم نداشته باشی یا به قول خودت ازم متنفر باشی اما من هنوزم عاشقتم با اینکه قلبمو شکستی ولی هنوز عاشقتم امید وارم بتونی کسی رو که دوستش داری رو پیدا کنی و خوشبخت شی
الان که داری این نامه رو میخونی بدون دیگه منی وجود نداره
دوستت دارم خداحافظ
هر دو نامه رو تا کردی و خوابیدی
صبح بیدار شدی وقتی مطمئن شدی تهیونگ رفته نامه هارو روی میز اتاقش گذاشتی و به طرف کار خونه ی تهیونگ حرکت کردی
رفتی روی پشت بوم کار خونه(ارتفاعش 10 متره)
یکه از کارکنا نگاه کنید یه زنه میخواد خود شو از پشت بوم کار خونه پرت کنه پایین
تهیونگ تا اینو شنید به سرعت خودشو به حیاط کار خونه رسوند اما دیگه دیر شده بود و تو خودتو پرت کرده بودی
تهیونگ تن بی جون تو رو تو بغلش گرفتو هی اسمتو با گریه صدا میزد
هی میگفت دوستت دارم لطفا بیدار شو دوباره چشمای قشنگتو باز کن اما دیگه دیر شده بود
شب شد و تهیونگ اومد خونه
...خونه بدون تو برام با جهنم فرقی نداره
رفت تو اتاقش و متوجه نامه ها شد وقتی خوندشون اشکاش سرازیر شد با داد گفت عشقم لطفا دوباره برگرد هیچ کس نمیتونه جای تو رو برام بگیرهههه
الان پنج سال از فوت تو گذشته و تهیونگ کاملا افسرده شده هرشب میاد سر قبرت و مثل دوونه ها صدات میزنه و میگه که برگردی
یه شب دیگه تحمل دوری از تورو نداشت رگش رو به چاقو زد وگفت دارم میام پیشت عشقم و به زندگیش خاتمه داد
.پایان.
خباین اولین فیکمه و خیلی ببخشید اگر بد شد لطفا لایک کنید و نظراتتون رو بگید و فیک بعدی از کی باشه
دوستتون دارم خوشملام
۱۰۷.۹k
۲۹ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.