اولین سفر تنهایی 🧡🍂p ۱۶

سومی:هی ولم کن تو دیگه کی هستی (م*س*ت)
یونگی:میخوام فقط برام ن*ا*ل*ه کنی بیبی گرل
سومی:ولم کن عوضی (م*س*ت) جیمین کمک کنید کمک(داد و م*س*ت)
ویو جیمین 🧡🍂
من داشتم با کوکی حرف میزدم که لیا به کوکی گفت که سومی نیست و همون لحظه یه صدای بلند شنیدم که میگفت«جیمین کمک کنید کمک»رفتم به طرف اون صدا دیدم که یه مرده به زور داره سومی رو میبوسه ولی سومی داره اون مرده رو هول میده اون ور
جیمین:با زن چیکار داری
یونگی :به تو چه
جیمین:من شوهرشم شما
سومی اومد و رفت پشت جیمین قایم شد
یونگی:هویی ه*ر*ز*ه کجا میری
سومی:پشت شوهرم قایم میشم اصلا به تو چه ( با گریه و م*س*ت)
جیمین:خب بریم عشقم
یونگی:اون زن برای منه کجا میبریش(یه زره بلند)
جیمین برگش و یه چک زد دهن یونگی
جیمین:این دختر واسه منه واسه منم میمونه پس ز*ر نزن
کوک:هی هی هی دعوا نکنید از این چیزا پیش میاد دیگه
جیمین با سومی رفتن تو ماشین
جیمین:چرا داشتی ل*ب*ش رو میبوسیدی
سومی:من نمیخواستم ببوسمش اون منو بزور نزدیک ل*ب*ش کرد (گریه و م*س*ت)
جیمین:هی هی هی چرا گریه میکنی من که چیزی نگفتم دیدم که نمیخواستی ببوسیش من نمیخوام چشم های خوشگلت خراب بشه
جیمین سومی رو بغل کرد
جیمین:هیشششش من اینجام دیگه نترس
کوک:خب بریم خونه دیگه به این چیزا فکر نکنید دیگه
لیا:حالت خوبه سومی(م*س*ت)
سومی:اره(م*س*ت)
لیا و کوک رو جیمین و سومی گزاشتن خونشون
سومی:موچی
جیمین:جانم
سومی:نودل برام میخری گشنمه
جیمین:شما جون بخوا سرورم
سومی:کیوت
جیمین:به خودت رفتم دیگه
سومی:(خنده)

ادامه‌ دارد........
اسکی ممنوع ❌