خاطرات شنیدنی از شهید صدرزاده
خاطرات شنیدنی از شهید صدرزاده
یاسین، شهید سوری که در دامان اباعبدالله جای گرفت
روزی در حرم حضرت رقیه نشسته بودیم. ابویاسین مانیتورینگ حرم حضرت رقیه(س) است و پسرش از اعضای حزب الله بود که مدتی پیش شهید شد. عکس پسرش را در گوشی تلفن همراهش را نشانمان داد. گفتم کمی از یاسین که شهید شده است تعریف کن. فضای خوبی بود شروع کرد به تعریف کردن و گریه کردن. گفت یک هفته قبل شهادت، یاسین پیشم آمد و گفت که خواب امام زمان(غج) را دیدهام. امام زمان لیستی در دست داشت که نام من هم جزو لیست بود. برایم دعا کن تا شهید شوم و این لیست، لیست شهدا باشد. من هم برایش دعا کردم.
پدرش با گریه میگفت: یک هفته بعد شبی خواب دیدم آقا امام حسین(ع) سر یاسین را روی پایش گذاشته و او را میبوسد و با جام زیبایی به او آب میدهد. با گریه از خواب بیدار شدم تا نماز صبح صبر کردم. نماز صبح را خواندم و دیگر خوابم نبرد تا اینکه ساعت حدودا 9 صبح که تلفن زنگ زد و خبر شهادت یاسین را دادند. درست همان جایی که امام بوسیده بود، تیر اصابت کرده بود.
رزمنده 85 ساله عضو فاطمیون
در لشکر فاطمیون از 15 ساله تا 85 ساله با دشمن تکفیری میجنگند. در عملیات آخر رزمندهای 85 ساله داشتیم که اصرار میکرد مرا به جلو ببرید. بعضیها دانشجو هستند مثل شهید رضایی یا شهید بخشی که فوق لیسانس دارند. همه قشری در بین بچهها دیده میشود. همچون دفاع مقدس ما، راه امام هنوز ادامه دارد.
من هربار میخواهم به سوریه بروم به بهانه خریدن نان و با دمپایی از خانه بیرون میزنم و برنمیگردم. گاهی همسرم ناراحت میشود. واقعا سختیها را اینها میکشند که با بچهای کوچک و حرفهای مردم میسازند.
رزمنده سنی که روز تاسوعا شیعه و در روز عاشورا شهید شد
از شهید صابری هرچه بگویم کم گفتهام. بسیار با محبت بود. به فقیرها محبت میکرد، برای بچهها خوراکی میخرید، با مردم سلام علیک میکرد. هربار می آمد بچههای کوچک دورش جمع میشدند.
رزمندهی سنی داشتیم که روز تاسوعا در حرم شیعه شد و در روز عاشورا شهید شد. اسم جهادیش “سید علی” بود اسمش را بچهها علی گذاشته بودند و سید هم صدایش میکردند. همه رزمندهها را به اسم جهادیشان میشناسیم؛ به این دلیل که شناسایی نشوند. مخصوصا برای بچههای فاطمیون خطرناک است. چرا که چند تن از خانوادههای فاطمیون را ترور کردهاند. حتی زنگ زدند و تهدید کردهاند که به بچههایتان اجازه ندهید برای جنگ بروند.
بچههای فاطمیون بسیار غریب و خاصاند و بسیار هم مورد عنایت حضرت زهرا(س) هستند.
سلامتی تمام مدافعان و شادی روح تمام شهدای مدافع و شهدای اسلام
صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
یاسین، شهید سوری که در دامان اباعبدالله جای گرفت
روزی در حرم حضرت رقیه نشسته بودیم. ابویاسین مانیتورینگ حرم حضرت رقیه(س) است و پسرش از اعضای حزب الله بود که مدتی پیش شهید شد. عکس پسرش را در گوشی تلفن همراهش را نشانمان داد. گفتم کمی از یاسین که شهید شده است تعریف کن. فضای خوبی بود شروع کرد به تعریف کردن و گریه کردن. گفت یک هفته قبل شهادت، یاسین پیشم آمد و گفت که خواب امام زمان(غج) را دیدهام. امام زمان لیستی در دست داشت که نام من هم جزو لیست بود. برایم دعا کن تا شهید شوم و این لیست، لیست شهدا باشد. من هم برایش دعا کردم.
پدرش با گریه میگفت: یک هفته بعد شبی خواب دیدم آقا امام حسین(ع) سر یاسین را روی پایش گذاشته و او را میبوسد و با جام زیبایی به او آب میدهد. با گریه از خواب بیدار شدم تا نماز صبح صبر کردم. نماز صبح را خواندم و دیگر خوابم نبرد تا اینکه ساعت حدودا 9 صبح که تلفن زنگ زد و خبر شهادت یاسین را دادند. درست همان جایی که امام بوسیده بود، تیر اصابت کرده بود.
رزمنده 85 ساله عضو فاطمیون
در لشکر فاطمیون از 15 ساله تا 85 ساله با دشمن تکفیری میجنگند. در عملیات آخر رزمندهای 85 ساله داشتیم که اصرار میکرد مرا به جلو ببرید. بعضیها دانشجو هستند مثل شهید رضایی یا شهید بخشی که فوق لیسانس دارند. همه قشری در بین بچهها دیده میشود. همچون دفاع مقدس ما، راه امام هنوز ادامه دارد.
من هربار میخواهم به سوریه بروم به بهانه خریدن نان و با دمپایی از خانه بیرون میزنم و برنمیگردم. گاهی همسرم ناراحت میشود. واقعا سختیها را اینها میکشند که با بچهای کوچک و حرفهای مردم میسازند.
رزمنده سنی که روز تاسوعا شیعه و در روز عاشورا شهید شد
از شهید صابری هرچه بگویم کم گفتهام. بسیار با محبت بود. به فقیرها محبت میکرد، برای بچهها خوراکی میخرید، با مردم سلام علیک میکرد. هربار می آمد بچههای کوچک دورش جمع میشدند.
رزمندهی سنی داشتیم که روز تاسوعا در حرم شیعه شد و در روز عاشورا شهید شد. اسم جهادیش “سید علی” بود اسمش را بچهها علی گذاشته بودند و سید هم صدایش میکردند. همه رزمندهها را به اسم جهادیشان میشناسیم؛ به این دلیل که شناسایی نشوند. مخصوصا برای بچههای فاطمیون خطرناک است. چرا که چند تن از خانوادههای فاطمیون را ترور کردهاند. حتی زنگ زدند و تهدید کردهاند که به بچههایتان اجازه ندهید برای جنگ بروند.
بچههای فاطمیون بسیار غریب و خاصاند و بسیار هم مورد عنایت حضرت زهرا(س) هستند.
سلامتی تمام مدافعان و شادی روح تمام شهدای مدافع و شهدای اسلام
صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
۲.۶k
۱۶ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.