تاریخ کوتاه ایران و جهان-204 (ویرایش 2)
تاریخ کوتاه ایران و جهان-204 (ویرایش 2)
__________________________________________
در 28 سپتامبر (6 شهریور) سال 359 پ.{پیشازادروز}(قبل میلاد) ، ارتش «کورش بزرگ» به فرماندهی «اوگبارو» ، سپاهیان سامی تبار زورگیرندهء (غاصب) «شاهنشاهی سومر نوین» را در شهر «اپیس» (پیش "ا") آنچنان شکست سختی داد که در ر وز 10 اکتبر (18 مهر ماه) ، سپاهیان کورش بزرگ شهر «سیپار» (در نزدیکی پایتخت) را بدون درگیری بدست آورد ؛ و سپس در روز 12 اکتبر (20 مهر ماه) به آرامی به پایتخت سومر پاگذارد (وارد شد) (1) ، و پس از چند ماه ، قلمروی «شاهنشاهی سومر نوین» را به قلمروی «شاهنشاهی ایران» افزود (2) . «نبونئید» ، پادشاه سامی تبار و زورگیرندهء (غاصب) سومر ، از سوی «کورش بزرگ» بخشیده شد و به «ساتراپی کرمان» فرستاده شد .
چرائی های (دلایل) افزوده شدن قلمروی «شاهنشاهی سومر نوین» به «شاهنشاهی ایران»
___________________________________________________________
میاندورود «دجله-فرات» از پیرامون سال 10500 پ. ، که پای انسان برای نخستین بار به آن باز شد ، سرزمین «ایرانی تبارها» {1} بود ؛ ولی در سال 2270 پ. «سامی تبارها» از سرزمین «لوانت باختری» {2} به آن تاختند و آنرا زورگیری کردند (3) ولی پس از 144 سال ، ایرانی تبارهای تیرهء (طایفهء) «گوتی» توانستند این «سامی تبارها» را از میاندورود «دجله-فرات» پس برانند . «سامی تبارها» سپس در سال 1939 پ. ، برای بار دوم به میاندورود «دجله-فرات» تاختند و آنرا دوباره زورگیری کردند (4) ، ولی در سال 1530 پ. یک تیرهء (طایفهء) ایرانی دیگر بنام «کاسیان» ، این «سامی تبارها» را دوباره پس راندند (5) . در سال 745 پ. نیز ، «سامی تبارها» با بدست گرفتن فرمانروائی «پادشاهی آشور» توانستند پس از چند سال ، سراسر میاندورود «دجله-فرات» را برای بار سوم زورگیری کنند (6) ؛ ولی «هووَخشَترَه» ، سومین پادشاه مادخاندان «شاهنشاهی ایران» ، توانست در سال 608 پ. ، «سامی تبارها» را از میاندورود «دجله-فرات» بیرون راند (7) . سپس در سال 560 پ. ، یک «سامی تبار» دیگر از تیرهء (طایفهء) کلدانیان بنام «نری گلیسار» ، با کشتن «امل مردوک» ، پسرخالهء کورش بزرگ ، و شاهنشاه «شاهنشاهی سومر نوین» ، قلمروی این شاهنشاهی را زورگیری کرد (8) ؛ ولی او بیش از چهار سال نتوانست پادشاه بماند ؛ و در سال 556 پ. ، پسرش «لبشی مردوک» برای چند ماه پادشاه شد . سپس در همین سال ، یک «سامی تبار» دیگر از تیرهء (طایفهء) کلدانیان ، که «نبونئید» نام داشت ، با کشتن «لبشی مردوک» ، بر تخت پادشاهی «شاهنشاهی سومر نوین» نشست . «نبونئید» تواناییهای بایدی (لازم) برای کشورداری و سپاهیگری را نداشت ، و پایابراین (بنابراین) ، گاهی کارهای کشور را به پیرامونیان (اطرافیان) خود میسپرد (8).
از آنجا که «سامی تبارها» پشتیبان فرآوریشیوهء «برده دارسالاری» بودند ، هر بار که میاندورود «دجله-فرات» را زورگیری می کردند ، سرمایه های «ایرانی تبارها» را از ایشان میگرفتند و آنها را بردهء خود میساختند ، و به این شیوه ، فرآوریشیوهء «خویشفرمائیگرائی» {3} را سرنگون میکردند و ستم های فراوانی را بر «ایرانی تبارها» روا میداشتند . پایابراین (بنابراین) «کورش بزرگ» ، برای دور نگه داشتن همیشگی «دیو» «برده دارسالاری» از «ایرانی تبارها» ، برآن شد (اراده کرد) که همهء «ایرانی تبارها» را باهم همپیمان کند ؛ تا پس از آن ، «سامی تبارها» و «یونانی تبارهای» پشتیبان فرآوریشیوهء «برده دارسالاری» نتوانند ، به درون مرزهای «ایرانی تبارها» پابگذارند.
گسترده گوئی (توضیح) جدا از جستار (موضوع) فرسته (پست):
____________________________________________
بازدیدکنندگان گرامی برگهء «تاریخ بدون سانسور» ، پدیدآورندگان کارنگارهء «جئاکرون» ، زیستندگان (ساکنین) «آداکمان (شبه جزیرهء) عربستان» را «عرب» دانسته اند ؛ ولی این سخن ، نادرست است ؛ چون تا پیش از سال 632 زادروزی (میلادی) ، همه زیستندگان (ساکنین) «آداکمان (شبه جزیرهء) عربستان» بجز «باریکهء حجاز» ، «یمنی تبار» بوده اند ؛ و در سال 632 زادروزی ، عرب ها پیش از اینکه به «شاهنشاهی ایران ساسانی» بتازند ، به زیستندگان «آداکمان (شبه جزیرهء) عربستان» ، که «یمنی تبار» بودند ، تاختند ، و آنها را به خاور این آداکمان (شبه جزیرهء) راندند ؛ چون آنها همپیمان «شاهنشاهی ایران ساسانی» بودند.
پژوهشپایه های (منابع تحقیق) این گفته را میتوانید در نشانی های زیر بیابید:
http://wisgoon.com/pin/24336541/
http://wisgoon.com/pin/21678088/
پژوهشپایه ها (منابع تحقیق):
(1)
https://en.wikipedia.org/wiki/Battle_of_Opis
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%88%DA%AF%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%88
(2)
درنرم افزار ج
__________________________________________
در 28 سپتامبر (6 شهریور) سال 359 پ.{پیشازادروز}(قبل میلاد) ، ارتش «کورش بزرگ» به فرماندهی «اوگبارو» ، سپاهیان سامی تبار زورگیرندهء (غاصب) «شاهنشاهی سومر نوین» را در شهر «اپیس» (پیش "ا") آنچنان شکست سختی داد که در ر وز 10 اکتبر (18 مهر ماه) ، سپاهیان کورش بزرگ شهر «سیپار» (در نزدیکی پایتخت) را بدون درگیری بدست آورد ؛ و سپس در روز 12 اکتبر (20 مهر ماه) به آرامی به پایتخت سومر پاگذارد (وارد شد) (1) ، و پس از چند ماه ، قلمروی «شاهنشاهی سومر نوین» را به قلمروی «شاهنشاهی ایران» افزود (2) . «نبونئید» ، پادشاه سامی تبار و زورگیرندهء (غاصب) سومر ، از سوی «کورش بزرگ» بخشیده شد و به «ساتراپی کرمان» فرستاده شد .
چرائی های (دلایل) افزوده شدن قلمروی «شاهنشاهی سومر نوین» به «شاهنشاهی ایران»
___________________________________________________________
میاندورود «دجله-فرات» از پیرامون سال 10500 پ. ، که پای انسان برای نخستین بار به آن باز شد ، سرزمین «ایرانی تبارها» {1} بود ؛ ولی در سال 2270 پ. «سامی تبارها» از سرزمین «لوانت باختری» {2} به آن تاختند و آنرا زورگیری کردند (3) ولی پس از 144 سال ، ایرانی تبارهای تیرهء (طایفهء) «گوتی» توانستند این «سامی تبارها» را از میاندورود «دجله-فرات» پس برانند . «سامی تبارها» سپس در سال 1939 پ. ، برای بار دوم به میاندورود «دجله-فرات» تاختند و آنرا دوباره زورگیری کردند (4) ، ولی در سال 1530 پ. یک تیرهء (طایفهء) ایرانی دیگر بنام «کاسیان» ، این «سامی تبارها» را دوباره پس راندند (5) . در سال 745 پ. نیز ، «سامی تبارها» با بدست گرفتن فرمانروائی «پادشاهی آشور» توانستند پس از چند سال ، سراسر میاندورود «دجله-فرات» را برای بار سوم زورگیری کنند (6) ؛ ولی «هووَخشَترَه» ، سومین پادشاه مادخاندان «شاهنشاهی ایران» ، توانست در سال 608 پ. ، «سامی تبارها» را از میاندورود «دجله-فرات» بیرون راند (7) . سپس در سال 560 پ. ، یک «سامی تبار» دیگر از تیرهء (طایفهء) کلدانیان بنام «نری گلیسار» ، با کشتن «امل مردوک» ، پسرخالهء کورش بزرگ ، و شاهنشاه «شاهنشاهی سومر نوین» ، قلمروی این شاهنشاهی را زورگیری کرد (8) ؛ ولی او بیش از چهار سال نتوانست پادشاه بماند ؛ و در سال 556 پ. ، پسرش «لبشی مردوک» برای چند ماه پادشاه شد . سپس در همین سال ، یک «سامی تبار» دیگر از تیرهء (طایفهء) کلدانیان ، که «نبونئید» نام داشت ، با کشتن «لبشی مردوک» ، بر تخت پادشاهی «شاهنشاهی سومر نوین» نشست . «نبونئید» تواناییهای بایدی (لازم) برای کشورداری و سپاهیگری را نداشت ، و پایابراین (بنابراین) ، گاهی کارهای کشور را به پیرامونیان (اطرافیان) خود میسپرد (8).
از آنجا که «سامی تبارها» پشتیبان فرآوریشیوهء «برده دارسالاری» بودند ، هر بار که میاندورود «دجله-فرات» را زورگیری می کردند ، سرمایه های «ایرانی تبارها» را از ایشان میگرفتند و آنها را بردهء خود میساختند ، و به این شیوه ، فرآوریشیوهء «خویشفرمائیگرائی» {3} را سرنگون میکردند و ستم های فراوانی را بر «ایرانی تبارها» روا میداشتند . پایابراین (بنابراین) «کورش بزرگ» ، برای دور نگه داشتن همیشگی «دیو» «برده دارسالاری» از «ایرانی تبارها» ، برآن شد (اراده کرد) که همهء «ایرانی تبارها» را باهم همپیمان کند ؛ تا پس از آن ، «سامی تبارها» و «یونانی تبارهای» پشتیبان فرآوریشیوهء «برده دارسالاری» نتوانند ، به درون مرزهای «ایرانی تبارها» پابگذارند.
گسترده گوئی (توضیح) جدا از جستار (موضوع) فرسته (پست):
____________________________________________
بازدیدکنندگان گرامی برگهء «تاریخ بدون سانسور» ، پدیدآورندگان کارنگارهء «جئاکرون» ، زیستندگان (ساکنین) «آداکمان (شبه جزیرهء) عربستان» را «عرب» دانسته اند ؛ ولی این سخن ، نادرست است ؛ چون تا پیش از سال 632 زادروزی (میلادی) ، همه زیستندگان (ساکنین) «آداکمان (شبه جزیرهء) عربستان» بجز «باریکهء حجاز» ، «یمنی تبار» بوده اند ؛ و در سال 632 زادروزی ، عرب ها پیش از اینکه به «شاهنشاهی ایران ساسانی» بتازند ، به زیستندگان «آداکمان (شبه جزیرهء) عربستان» ، که «یمنی تبار» بودند ، تاختند ، و آنها را به خاور این آداکمان (شبه جزیرهء) راندند ؛ چون آنها همپیمان «شاهنشاهی ایران ساسانی» بودند.
پژوهشپایه های (منابع تحقیق) این گفته را میتوانید در نشانی های زیر بیابید:
http://wisgoon.com/pin/24336541/
http://wisgoon.com/pin/21678088/
پژوهشپایه ها (منابع تحقیق):
(1)
https://en.wikipedia.org/wiki/Battle_of_Opis
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%88%DA%AF%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%88
(2)
درنرم افزار ج
۸.۶k
۰۳ اسفند ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.