عاشقانه
ساقیا حالم خراب است باده میخواهم بیا
دل ز دست دادم خدا را چاره میخواهم بیا
بیدل و آواره و شیدا و رسوایم ز عشق
یک دو جام در گوشهی میخانه میخواهم بیا
ناز کمتر کن ز معشوق ناز بسیار دیدهام
این دل سرگشته را مستانه میخواهم بیا
ساقیا دستم به دامانت مگیر جامم ز من
عکس یار در گوشهی پیمانه میخواهم بیا
امشبم را تا سحر مست شرابم کن بمان
صبح به عشق لعل او پیمانه میخواهم بیا
گرچه درویش توبه از میخانه و می میکند
بیخیال توبه امشب باده میخواهم بیا...
دل ز دست دادم خدا را چاره میخواهم بیا
بیدل و آواره و شیدا و رسوایم ز عشق
یک دو جام در گوشهی میخانه میخواهم بیا
ناز کمتر کن ز معشوق ناز بسیار دیدهام
این دل سرگشته را مستانه میخواهم بیا
ساقیا دستم به دامانت مگیر جامم ز من
عکس یار در گوشهی پیمانه میخواهم بیا
امشبم را تا سحر مست شرابم کن بمان
صبح به عشق لعل او پیمانه میخواهم بیا
گرچه درویش توبه از میخانه و می میکند
بیخیال توبه امشب باده میخواهم بیا...
۶.۳k
۲۸ بهمن ۱۴۰۱