مثل ستاره
مثل ستاره
پر از تازگی بودی و نور
و در دستت انگشتری بود از عشق
و پاکیزه مثل درختی
که از جنگل ابر برگشته باشد
سرآغاز تو
مثل یک غنچه سرشارِ پاکی،
زمین روشنی تو را حدس میزد
تو بودی ،هوا روشنی پخش می کرد
و من
هر گلی را که میدیدم از
دستهای تو آغاز می شد
و آبی که از بیشهای دور می آمد آرام
بوی تو را داشت
من از ابتدای تو فهمیده بودم
که یک روز خورشید را خواهی آورد...
دریغا تو رفتی!
هراسی ندارم
مهم نیست ای دوست
خدا دستهای تو را
منتشر کرد...
#سلمان_هراتی
مثل ستاره
پر از تازگی بودی و نور
و در دستت انگشتری بود از عشق
و پاکیزه مثل درختی
که از جنگل ابر برگشته باشد
سرآغاز تو
مثل یک غنچه سرشارِ پاکی،
زمین روشنی تو را حدس میزد
تو بودی ،هوا روشنی پخش می کرد
و من
هر گلی را که میدیدم از
دستهای تو آغاز می شد
و آبی که از بیشهای دور می آمد آرام
بوی تو را داشت
من از ابتدای تو فهمیده بودم
که یک روز خورشید را خواهی آورد...
دریغا تو رفتی!
هراسی ندارم
مهم نیست ای دوست
خدا دستهای تو را
منتشر کرد...
#سلمان_هراتی
۱۵.۶k
۳۰ دی ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.