رویایی که تبدیل به واقعیت شد پارت ۳۸
کوک:خیله خوب بود جیهوپ:دمت گرم خوب رفتی کوک:تو رقص استعداد داریا رو نکرده بودی من:😂 تهیونگ:بیاید جرئت حقیقت کوک:دوباره از اون کارا تهیونگ:نه
همه جمع شدن و باز هم بطریو گذاشت چرخوند افتاد به من و تهیونگ باید میپرسید کوک:تهیونگ تهیونگ:خیله خوب تهیونگ:جرئت یا حقیقت من:جرئت تهیونگ:همین الان برامون آهنگ بخون من:وات😶 آهنگ بخونم من:آخه کوک:بخون بخاطر من من:خیله خوب شروع کردم به خوندن اصلا به کسی نگاه نمیکردم چون میخواستم راحت بخونم و بعد اینکه آهنگ تموم شد چشمامو باز کردم همه داشتن با چشمای باز نگام میکردن من:چیه بد بود کوک:خوب نبود من:☹ کوک:عالییی بود صدات محشره من:واقعا جیمین:من شاخ در آوردم ایناها🐂 تهیونگ:خیلی خوب بود نامجون:آره خوب بود راستشو بگو چقدر تمرین کردی برا صدات من:من تقریبا از بچگی رو صدام کار میکردم چون خوانندگیو دوست داشتم زیاد رو صدام کار میکردم و کلاس هاشم رفتم کوک:همه ی اینا چقدر طول کشید من:سه ماه کوک:تو رو خدا😶 جیهوپ:واقعا من:اوهوم پونزده سالگیم میخواستم اودیشن بدم ولی بدون اجازه مامان بابام نمی تونستم کوک:باز خوبه تو سه ماه صدا عالی شده کوک:دید من براتون کی آوردم 😍 یه دختر خوش صدا آوردم من:😊 کوک:خیله خوب پاشیم بریم یکم بگردیم تو جنگل تهیونگ:آره کوک:گائول تو اگه میترسی من:نه نمی ترسم هنوز که شب نشده که بخوام بترسم کوک:پس اگه ترسیدی فقط به من بچسب خوب من:خوب بعد پاشدیم رفتیم تو جنگل از شانس بدم یدونه موش اومد رو پام اولش نمیدونستم چیه کوک یه نگاه به پام کرد کوک:گائول من:هان کوک:آروم باش من:برای چی پایینو نگاه کردم دیدم یه موش رو پامه کوک:آروم یه جیغ زدم و بعد پامو بالا و پایین کردم پرت شد اونور و منم پریدم تو بغل جونگ کوک اونم گرفتم من:جونگ کوک 😭😭😭 کوک:چیزی نیست گریه نکن عزیزم اگه میدونستم انقدر از موش میترسی اینوری نمیاوردمت من:😭 کوک:گائول تموم شد رفت ولی من میلرزید و جونگ کوکو سفت گرفته من:جونگ کوک لطفا منو پایین نزار کوک:خیله خوب گائول تو داری میلرزی من:خوبم فقط از این قسمت دورشیم کوک:خیله خوب (چه وضعی وویی موهام😦) سرمو گذاشته بودم رو شونه هاش اصلا اونورو نگاه نمیکردم کوک:گائول ببینمت سرمو برداشتم نگاهش کردم کوک:میخوای برگردیم خونه رنگت پریده من:ا ا اوهوم کوک:خیله خوب سرتو بزار رو شونم بعد بردتم پیش پسرا که اومدن سمتم تهیونگ:جونگ کوک چی شده انگار صدا جیغ گائول اومد کوک:موش اومده بود رو پاش الانم رنگش پریده بنظرم بریم خونه بهتره جیمین:چیزیش نشه کوک:نه نمیشه بریم تهیونگ:خیله خوب بریم جیهوپ:آره بریم رفتیم گذاشتم تو ماشین و به سمت خونه رفتیم وجونگ کوک دستمو گرفت کوک: گائول مطمئنی خوبی رنگت پریده زرد شدی من:نه من خوبم
همه جمع شدن و باز هم بطریو گذاشت چرخوند افتاد به من و تهیونگ باید میپرسید کوک:تهیونگ تهیونگ:خیله خوب تهیونگ:جرئت یا حقیقت من:جرئت تهیونگ:همین الان برامون آهنگ بخون من:وات😶 آهنگ بخونم من:آخه کوک:بخون بخاطر من من:خیله خوب شروع کردم به خوندن اصلا به کسی نگاه نمیکردم چون میخواستم راحت بخونم و بعد اینکه آهنگ تموم شد چشمامو باز کردم همه داشتن با چشمای باز نگام میکردن من:چیه بد بود کوک:خوب نبود من:☹ کوک:عالییی بود صدات محشره من:واقعا جیمین:من شاخ در آوردم ایناها🐂 تهیونگ:خیلی خوب بود نامجون:آره خوب بود راستشو بگو چقدر تمرین کردی برا صدات من:من تقریبا از بچگی رو صدام کار میکردم چون خوانندگیو دوست داشتم زیاد رو صدام کار میکردم و کلاس هاشم رفتم کوک:همه ی اینا چقدر طول کشید من:سه ماه کوک:تو رو خدا😶 جیهوپ:واقعا من:اوهوم پونزده سالگیم میخواستم اودیشن بدم ولی بدون اجازه مامان بابام نمی تونستم کوک:باز خوبه تو سه ماه صدا عالی شده کوک:دید من براتون کی آوردم 😍 یه دختر خوش صدا آوردم من:😊 کوک:خیله خوب پاشیم بریم یکم بگردیم تو جنگل تهیونگ:آره کوک:گائول تو اگه میترسی من:نه نمی ترسم هنوز که شب نشده که بخوام بترسم کوک:پس اگه ترسیدی فقط به من بچسب خوب من:خوب بعد پاشدیم رفتیم تو جنگل از شانس بدم یدونه موش اومد رو پام اولش نمیدونستم چیه کوک یه نگاه به پام کرد کوک:گائول من:هان کوک:آروم باش من:برای چی پایینو نگاه کردم دیدم یه موش رو پامه کوک:آروم یه جیغ زدم و بعد پامو بالا و پایین کردم پرت شد اونور و منم پریدم تو بغل جونگ کوک اونم گرفتم من:جونگ کوک 😭😭😭 کوک:چیزی نیست گریه نکن عزیزم اگه میدونستم انقدر از موش میترسی اینوری نمیاوردمت من:😭 کوک:گائول تموم شد رفت ولی من میلرزید و جونگ کوکو سفت گرفته من:جونگ کوک لطفا منو پایین نزار کوک:خیله خوب گائول تو داری میلرزی من:خوبم فقط از این قسمت دورشیم کوک:خیله خوب (چه وضعی وویی موهام😦) سرمو گذاشته بودم رو شونه هاش اصلا اونورو نگاه نمیکردم کوک:گائول ببینمت سرمو برداشتم نگاهش کردم کوک:میخوای برگردیم خونه رنگت پریده من:ا ا اوهوم کوک:خیله خوب سرتو بزار رو شونم بعد بردتم پیش پسرا که اومدن سمتم تهیونگ:جونگ کوک چی شده انگار صدا جیغ گائول اومد کوک:موش اومده بود رو پاش الانم رنگش پریده بنظرم بریم خونه بهتره جیمین:چیزیش نشه کوک:نه نمیشه بریم تهیونگ:خیله خوب بریم جیهوپ:آره بریم رفتیم گذاشتم تو ماشین و به سمت خونه رفتیم وجونگ کوک دستمو گرفت کوک: گائول مطمئنی خوبی رنگت پریده زرد شدی من:نه من خوبم
۱۰.۶k
۱۴ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.