قسمت آخر

(قسمت آخر)

اشاره سناخریب به مغلوب ساختن بابل:

(۱۵-۱۳)… شوزوبو (موشِزیب-مردوک = شاه بابل) را زنده در یک نبرد دستگیر کردند و نز من [آوردند]. من او را [در دروازه] در وسط شهر نینوا، همچون یک خوک بستم…

(۴۸-۴۳)… همچون سر رسیدن یک توفان، من به راه افتادم و آن را (بابل را) همچون گردبادی در هم کوبیدم. من آن شهر را فرا گرفتم، دست‌های من با سدها و ادوات [شهر را گرفت]، ویران (شکستگی)… نیرو مندش (شکستگی)… بزرگ و کوچک، هیچکدام را باقی نگذاشتم . من میدان‌های شهر را با اجسادشان پوشاندم. شوزوبو، شاه بابل را همراه با خانواده اش و [بزرگانش] زنده به سرزمین خود بردم. ثروت آن شهر: نقره، طلا، سنگهای گرانبها، اموال و کالاها را من به دست مردم (سربازان) خود سپردم و آنها آن (ثروت) را از آن خود کردند. خدایانی را که در میان آن (شهر) می ریستندف مردم (سربازان) من گرفتند و آنها را خرد کردند.

(۵۰-۵۴)… شهر و خانه ها را از پی ها تا (فراز) دیوارها(یشان) ویران کردم، نابود کردم، به آتش سوزاندم . دیوارها و حصار بیرونی، پرستشگاه ها، خدایان، زیگوراتهای (ساخته شده) از آجر و گِل و هر چه آنجا بود را با خاک یکسان کردم و خاک آوار آنها را به آبراهه اَرَختو ریختم…. (رزمجو، ١۳۸۹: صص ۷۹-۸۰).

البته این امر بیان شده است که بدانیم سناخریب با افتخار به بیان چنین مسائلی می‌پردازد و مدام سخن از منیت دارد. منشور سناخریب از کشتن، آتش زدن، به اسارت گرفتن، تحقیر و … سخن می‌گوید که در قبال مردم مغلوب صورت می‌گیرد.

والتر هینتس در کتاب دنیای گمشده عیلام در صفحات (صد  و هفتاد و دو تا صد و هفتاد و شش) در این باره (موارد بالا) به خوبی نوشته است.

والتر هینتس در جایی دیگر می‌نویسد:

سناخریب ایلامیان اسیر و بابلی های تبعیدی را «مثل گوسفند» میان سربازانش تقسیم کرد (هینتس، ۱۳۷۶: ص ۱۸۰).

با این حال در استوانه کوروش هیچ خبری از غارت و کشتار و چپاول و کوچاندن مردم نیست . بلکه این استوانه انسان دوستانه، خبر از صلح و آرامش می دهد و همچنین  کوروش بزرگ آوارگان را نیز به سرزمین هایشان باز می‌گرداند:

۲۴- و آنگاه که سربازان بسیار من دوستانه اندر بابل گام برمی داشتند، من نگذاشتم کسی (در جایی) در تمامی سرزمین های سومر و اکد ترساننده باشد.

۲۵- من (شهر) بابل و همه ی (دیگر) شهرهای مقدس را در فراوانی نعمت پاس داشتم. درماندگان باشنده در بابل را که (نبونئید) ایشان را به رغم خواست خدایان یوغی داده بود (؟) نه در خور ایشان،

۲۶- درماندگی هاشان را چاره کردم و ایشان را از بیگاری برهانیدم.

۳۶- بی گمان باش، بهل تا آن زمان باز سازنده باشند … با روزهایی بی هیچ گسستگی. همگی مردم بابل پادشاهی را گرامی داشتند و من همهء (مردم) سرزمین ها را در زیستگاهی آرام بنشانیدم (بندهای ۲۴ تا ۳۶ استوانه کوروش بزرگ، برگردان ارفعی).

حال در این میان چند سوال مطرح می شود:

به راستی چرا عده‌ای تا این اندازه، منطق را زیر پا نهادند و مدعی شدند استوانه کوروش بزرگ هیچ تفاوتی با سایر کتیبه‌های دیگر اشخاص تاریخ ندارد؟

به راستی چه واژه‌ای باید برای کسانی به کار رود که نمی‌توانند فرق میان آزادی و احترام را با غارت و چپاول درک کنند؟!!

تمامی این مسائل ریشه در ستیز و دشمنی با تاریخ این مرز و بوم دارد و ستیز و تنفر کورکورانه نیز موجب بروز چنین بی منطقی ها و خرد گریزی‌ها، در افراد می‌شود.


کتیبه‌های شلمنصر و کشتار وسیع او

از دیگر کتیبه هایی که در آن دوران کشتار وسیع و جنایات فراوان را با افتخار بیان می کنند می‌توان به کتیبه‌های شلمنصر اشاره کرد که باز هم روال مرسوم پادشاهان آن  عصر را نشان می‌دهد. در این جا نیز صحبت از کشتار و غارت و چپاول روستاهای اطراف شهر دمشق است.

مشخص است که شاهان آشوری، هنگامی که بر سرزمینی می تاختند، چپاول و کشتار و غارت فراوانی می کردند و از هیچ جنایتی ابایی نداشتند. حتی این موضوع را نیز نشانه قدرت و سروری خود می‌ پنداشتند.

از هر سو که بنگریم، در می‌یابیم که رفتار کوروش بزرگ با مغلوبین خود، بسیار جوانمردانه و انسان دوستانه بوده است!


خردگان (http://kheradgan.ir/)

مقاله اصلی:
http://kheradgan.ir/?p=15238

#ایران
#ایرانی
#ایرانیان
#کوروش
#کوروش_بزرگ
#منشور_کوروش_بزرگ
#کشور_ایران
#خون_و_دل
#سرود_ایرانیان
#آریایی
#اتحاد
#افتخار_ایران
#افتخار_ایرانی
#سخنان_ارزشمند
دیدگاه ها (۲)

نقشه ایران و مناطقی که در دوران قاجار از میهن عزیزمان توسط ا...

تغییر نام دانشگاه فردوسی مشهد به پردیسما شاهد به فراموشی سپر...

(قسمت اول)ایران‌ستیزان و کوروش‌ستیزان نخست نوشتار خود را با ...

هنگامی که کفگیر ایران ستیزان به ته دیگ می رسد.(مقدمه)این روز...

امام صادق فرمودند:امیرالمومنین در روز جمعه، بالای منبردر مسج...

گفتگوی امیرالمومنین علیه السلام با اژدها

فیک عشق وحشی قسمت اول

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط