امروز واقعاااا روز سختی برام بود،
امروز واقعاااا روز سختی برام بود،
صبح ساعت هشت و نیم رفتم اداره آموزش و پرورش واسه جشنواره خوارزمی؛
بعد دقیقا دو و بیست دقیقه اومدم خونه، ده دقیقه فقط وقت کردم غذا بوخورم،
بعدش آماده شدم رفتم کلاس ریاضی، چهار و نیم رسیدم خونه،
یه دو سه ساعت سرم تو گوشی بود، بعد غذا خوردم بعد هفت و نیم رفتم والیبال،
نُه و ربع هم اومدم خونه..
و تنها کسی که همراه هم بود توی تمام اینجاهایی که رفتم دوست خوبم که هیچ وقت تنهام نمیزاره، سردرد بود😔🐢✨
صبح ساعت هشت و نیم رفتم اداره آموزش و پرورش واسه جشنواره خوارزمی؛
بعد دقیقا دو و بیست دقیقه اومدم خونه، ده دقیقه فقط وقت کردم غذا بوخورم،
بعدش آماده شدم رفتم کلاس ریاضی، چهار و نیم رسیدم خونه،
یه دو سه ساعت سرم تو گوشی بود، بعد غذا خوردم بعد هفت و نیم رفتم والیبال،
نُه و ربع هم اومدم خونه..
و تنها کسی که همراه هم بود توی تمام اینجاهایی که رفتم دوست خوبم که هیچ وقت تنهام نمیزاره، سردرد بود😔🐢✨
۲.۰k
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲