همه مثل هم👥
همه مثل هم👥
پارت 16
ویو لونا :
واد خونه که شدم از اتاق مشترک لینا و یونگی صدای ناله شنیدم به طرف اتاق رفتم در نیمه باز بود پس میشد یکم نگاه کرد دیدم یونگی داره به لینا خیانت میکنه ولی از همون اولشم میفهمیدم دیگه نیازی به دوربین نیست فقط باید اول به دخترا بگم بعد به لینا چون اگه یهویی بگم ممکنه وارد شک بدی بشه
حالا نمیشه دستشویی هم رفت چون صدا میره
ویو ادمین :
لونا بدون هیچ سرو صدایی شارژ رو برداشت و بعد از خونه بیرون رفت مطمعن بود اونا از اتاق بیرون نمیان چون تازه اول س*کس اونا بود
سوار ماشین شدو گفت
÷تو ماشین که نمیشه شارژ زد برات پاوربانک اودم
+اوه ممنون
÷سریع حرکت کن
+باشه
÷راستی توی راه دستشویی عمومی وایسا
+چرا دستشویی نرفتی
÷اخه .. اخه یونگی خواب بود گفتم شاید بیدار بشه
+اون اونقدر هم خوابش سبک نیست
÷اها من نمیفهمیدم حالا حرکت کن
ویو لونا :
اون دختره کیه که یونگی داره باهاش به لینا خیانت میکنه ؟
چرا داره به لینا خیانت میکنه؟
مامان و بابا چی فکر میکنن؟
اون دختره چه چیزیش از لینا بهتره؟
ایا اونا طلاق میگیرن ؟
یا لینا بعد از اینکه بفهمه یونگی رو شکنجه میده یا میبخشه؟
اگه ببخشه یونگی دوباره این کارو میکنه؟
وکلی سوال دیگه توی ذهنم هست که جوابش رو نمیدونم
یهو یادم اومد که به نام جون اصلا زنگ نزدم همون موقع لینا ماشین رو نگه داشت و گفت
+به دستشویی عمومی رسیدیم
÷مگه چقدر گذشته از وقتی حرکت کردیم 2 دقیقه هم نگذشت
+لونا کجایی الان نیم ساعته ما حرکت کردیم
÷واقعا
+اره منم موندم تو چجوری دستشویی رو نگه داشتی
÷اصلا حواسم نبود
رفتم دستشویی رو کردم و به طرف ماشین رفتم رو شیشه ماشین زدم و لینا شیشه رو پایین داد و گفتم
÷لینا من یه لحظه به نامجون زنگ میزنم خب صبر کن
+باشه
÷ممنون
از ماشین یه چند متری دور شدم و بعد به نامجون زنگ زدن سریع جواب داد اما نامجون نه اون رائون عوضی که همیشه خودش رو به نامجون نزدیکه میکنه ( رائون هم مافیاست هم دختر عموی نامجون هم همدست سوجین و هم دشمن لونا )
با خونسردی گفتم
÷سلام
علامت رائون!
! اوه لینا تویی رو گوشی عشقم زنگ زدی
÷اول سلامتو خوردی گشنت بود دومن عشقت؟؟ عشقت کیه
! خب سلام و عشقم ددی نامجونه دیگه
÷چی ددی نامجون چطور شو که از پسر عمو شد ددی نامجون
! خب شاید من بهتر از تو بودم
÷چطور میخوای ثابت کنی بهتر از کنی
! بیا از ددی بپرسیم ددی مگه من بهتر از لونا نیستم؟
&معلومه خیلی بهتر
بدون هیچ حرفی قطع کردم
باورم نمیشه اون صدای نامجون بود
کم کم داشت بغضم میترکید اما من قویم اصلا گریه نمیکنم تازه هم به حساب رائون میرسم هم به حساب نامجون
نکته ( لونا هم تو بازیگری استاده)
بقیش تو کامنتا
پارت 16
ویو لونا :
واد خونه که شدم از اتاق مشترک لینا و یونگی صدای ناله شنیدم به طرف اتاق رفتم در نیمه باز بود پس میشد یکم نگاه کرد دیدم یونگی داره به لینا خیانت میکنه ولی از همون اولشم میفهمیدم دیگه نیازی به دوربین نیست فقط باید اول به دخترا بگم بعد به لینا چون اگه یهویی بگم ممکنه وارد شک بدی بشه
حالا نمیشه دستشویی هم رفت چون صدا میره
ویو ادمین :
لونا بدون هیچ سرو صدایی شارژ رو برداشت و بعد از خونه بیرون رفت مطمعن بود اونا از اتاق بیرون نمیان چون تازه اول س*کس اونا بود
سوار ماشین شدو گفت
÷تو ماشین که نمیشه شارژ زد برات پاوربانک اودم
+اوه ممنون
÷سریع حرکت کن
+باشه
÷راستی توی راه دستشویی عمومی وایسا
+چرا دستشویی نرفتی
÷اخه .. اخه یونگی خواب بود گفتم شاید بیدار بشه
+اون اونقدر هم خوابش سبک نیست
÷اها من نمیفهمیدم حالا حرکت کن
ویو لونا :
اون دختره کیه که یونگی داره باهاش به لینا خیانت میکنه ؟
چرا داره به لینا خیانت میکنه؟
مامان و بابا چی فکر میکنن؟
اون دختره چه چیزیش از لینا بهتره؟
ایا اونا طلاق میگیرن ؟
یا لینا بعد از اینکه بفهمه یونگی رو شکنجه میده یا میبخشه؟
اگه ببخشه یونگی دوباره این کارو میکنه؟
وکلی سوال دیگه توی ذهنم هست که جوابش رو نمیدونم
یهو یادم اومد که به نام جون اصلا زنگ نزدم همون موقع لینا ماشین رو نگه داشت و گفت
+به دستشویی عمومی رسیدیم
÷مگه چقدر گذشته از وقتی حرکت کردیم 2 دقیقه هم نگذشت
+لونا کجایی الان نیم ساعته ما حرکت کردیم
÷واقعا
+اره منم موندم تو چجوری دستشویی رو نگه داشتی
÷اصلا حواسم نبود
رفتم دستشویی رو کردم و به طرف ماشین رفتم رو شیشه ماشین زدم و لینا شیشه رو پایین داد و گفتم
÷لینا من یه لحظه به نامجون زنگ میزنم خب صبر کن
+باشه
÷ممنون
از ماشین یه چند متری دور شدم و بعد به نامجون زنگ زدن سریع جواب داد اما نامجون نه اون رائون عوضی که همیشه خودش رو به نامجون نزدیکه میکنه ( رائون هم مافیاست هم دختر عموی نامجون هم همدست سوجین و هم دشمن لونا )
با خونسردی گفتم
÷سلام
علامت رائون!
! اوه لینا تویی رو گوشی عشقم زنگ زدی
÷اول سلامتو خوردی گشنت بود دومن عشقت؟؟ عشقت کیه
! خب سلام و عشقم ددی نامجونه دیگه
÷چی ددی نامجون چطور شو که از پسر عمو شد ددی نامجون
! خب شاید من بهتر از تو بودم
÷چطور میخوای ثابت کنی بهتر از کنی
! بیا از ددی بپرسیم ددی مگه من بهتر از لونا نیستم؟
&معلومه خیلی بهتر
بدون هیچ حرفی قطع کردم
باورم نمیشه اون صدای نامجون بود
کم کم داشت بغضم میترکید اما من قویم اصلا گریه نمیکنم تازه هم به حساب رائون میرسم هم به حساب نامجون
نکته ( لونا هم تو بازیگری استاده)
بقیش تو کامنتا
۳.۷k
۱۱ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.