امروز یک نفر مادرش را صدا زد
امروز یک نفر مادرش را صدا زد
ناخوداگاه دلم خواست صدایت کنم
گفتم مادر
احساس کردم در گوشه ای گفتی :جان مادر
همچون کبوتری بی اشیانه دنبال تو گشتم
ولی نبودی
ندیدمت
من ماندم و بغض زنجیر شده در گلوی من🖤
روحت شاد غم بی پایان
😔😔🖤💔
ناخوداگاه دلم خواست صدایت کنم
گفتم مادر
احساس کردم در گوشه ای گفتی :جان مادر
همچون کبوتری بی اشیانه دنبال تو گشتم
ولی نبودی
ندیدمت
من ماندم و بغض زنجیر شده در گلوی من🖤
روحت شاد غم بی پایان
😔😔🖤💔
۲.۶k
۱۳ شهریور ۱۴۰۳