شعری از فرخی یزدی
شعری از فرخی_یزدی
شاعر لب دوخته
(1318-1268 خورشیدی)
هرکه شد خام به صد شعبده
خوابش کردند
هرکه در خواب نشد ،
خانه خرابش کردند
پشت دیوار خری داغ نمودند و به ما
وصفی از طعم دلانگیز کبابش کردند
گفته بودند که سازیم وطن
همچو بهشت
دوزخـی پر ز بـلایـا و عذابش کردند
بازی اهل سیاست
که فریبَست و ریا
خدمت ِ خلق ستمدیده خطابش کردند
اول کار بسی وعدۀ شیرین دادند
آخرش تلخ شد و نقشه بر آبش کردند
آنچه گفتند شود سرکۀ نیکـو و حلال
در نهاخانۀ تـزویـر شـرابـش کردند
ز کـه نالیم که شد غفلت و نادانی ما
آنچه سرمایۀ ایجاد ِ سرابش کردند
لب فروبسته ز دردیم و پشیمانی و غم
گرچه خرسندی و تسلیم حسابش کردند...
زنده یاد فرخی یزدی
شاعر لب دوخته
(1318-1268 خورشیدی)
هرکه شد خام به صد شعبده
خوابش کردند
هرکه در خواب نشد ،
خانه خرابش کردند
پشت دیوار خری داغ نمودند و به ما
وصفی از طعم دلانگیز کبابش کردند
گفته بودند که سازیم وطن
همچو بهشت
دوزخـی پر ز بـلایـا و عذابش کردند
بازی اهل سیاست
که فریبَست و ریا
خدمت ِ خلق ستمدیده خطابش کردند
اول کار بسی وعدۀ شیرین دادند
آخرش تلخ شد و نقشه بر آبش کردند
آنچه گفتند شود سرکۀ نیکـو و حلال
در نهاخانۀ تـزویـر شـرابـش کردند
ز کـه نالیم که شد غفلت و نادانی ما
آنچه سرمایۀ ایجاد ِ سرابش کردند
لب فروبسته ز دردیم و پشیمانی و غم
گرچه خرسندی و تسلیم حسابش کردند...
زنده یاد فرخی یزدی
۳.۵k
۰۲ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.