عشق بی انتها پارت ۱۴
#بوساگ
منو بلند کرد من:عاه کوک داری چیکار میکنی تو کوک:میفهمی بردتم بیرون تو استخر من:کوک نه تو اینکارو نمیکنی کوک من لباس ندارم کوک:مهم نیست مال خودمو میدم من:کوک بزارم زمین پرتم نکنیا یهوگذاشتم رو زمین قکر کردم ولم کرد اما حلم داد ولی دستشو گرفتم من:کوک ول نکنیا یه خنده شیطانی کرد بعد دستشو کشید از پشت افتادم توآب بعد اومدم بالا صورتم بالا آب یخ گفتم کوک من یخ کردم بعد رفتمجلو اومد نشست من:گفتم تونمیخوای بیای کوک:نوچ من:عه نه بابا بعد دستشو گرفتم کشیدمش تو آب پرت کردم اومد بالا من:هان حالا مساوی شدیم کوک:یاا بوساگ اگه بگیرمت کشتمت تو اب میدوییدم(بدبختی اینجا بود نمی شد بدویی😐😂) کوک رفت پایین آب من:کوک کجا رفتی اوفف یهو منو کول کرد نشستم رو شونه هاش من:عااا کوک داری چیکار میکنی زیر فکشو با دستم گرفتم پاهامم گرفته بود گفتم کوک پرت نکنی کوک:بکنم یا نکنم من:نکن کوک:میکنم من:کوک اگه پرتم کنی داغونت میکنم😊😐 کوک:اووو ترسیدم من:خودت خواستیا کوک:ههههه من:باشه پرتم کن میخوای داغون شی پرتم کن واقعا پرتم کرد از پشت تو آب دوباره اومدم بیرون تو آب دوییدم دنبالش که رفت بیرون منم از پله های استخر رفتم بیرون دور حیات دنبالش کردم من:یااا جونگ کوک شی من بگیرمت کشتمت کوک:😝 من:زبون درازی میکنی بعد سرعتم زیاد کردم رسیدم بهش برگشت یهو افتادرو زمین منم افتادم روش محکم گرفتم من:کوک ول کن کوک:ول نمیکنم مگه نگفتی میخوای داغونم کنی یهو چرخوندم خودش اومد روم بعد دستمو کنارم گذاشت محاصرم کرد با دستاش منم دستمو گذاشتن رو سینش میخواستم ببرمش عقب اما کل زورش انداخت روم دیگه بی جون شدم کاری نکردم که لباشو چسبوند رو لبام و لبامو مک زد و گاز گرفت منم تنها کاری که کردم این بود که دستمو بردم گذاشتم رو شونش و همراهیش کردم بعد اینکه نفس کم آوردیم از هم جدا شدیم بعد رفت سمت گردنم گردنمو لیس زدو مک زد منم یه خنده ریزی کردم بعد جدا شد
منو بلند کرد من:عاه کوک داری چیکار میکنی تو کوک:میفهمی بردتم بیرون تو استخر من:کوک نه تو اینکارو نمیکنی کوک من لباس ندارم کوک:مهم نیست مال خودمو میدم من:کوک بزارم زمین پرتم نکنیا یهوگذاشتم رو زمین قکر کردم ولم کرد اما حلم داد ولی دستشو گرفتم من:کوک ول نکنیا یه خنده شیطانی کرد بعد دستشو کشید از پشت افتادم توآب بعد اومدم بالا صورتم بالا آب یخ گفتم کوک من یخ کردم بعد رفتمجلو اومد نشست من:گفتم تونمیخوای بیای کوک:نوچ من:عه نه بابا بعد دستشو گرفتم کشیدمش تو آب پرت کردم اومد بالا من:هان حالا مساوی شدیم کوک:یاا بوساگ اگه بگیرمت کشتمت تو اب میدوییدم(بدبختی اینجا بود نمی شد بدویی😐😂) کوک رفت پایین آب من:کوک کجا رفتی اوفف یهو منو کول کرد نشستم رو شونه هاش من:عااا کوک داری چیکار میکنی زیر فکشو با دستم گرفتم پاهامم گرفته بود گفتم کوک پرت نکنی کوک:بکنم یا نکنم من:نکن کوک:میکنم من:کوک اگه پرتم کنی داغونت میکنم😊😐 کوک:اووو ترسیدم من:خودت خواستیا کوک:ههههه من:باشه پرتم کن میخوای داغون شی پرتم کن واقعا پرتم کرد از پشت تو آب دوباره اومدم بیرون تو آب دوییدم دنبالش که رفت بیرون منم از پله های استخر رفتم بیرون دور حیات دنبالش کردم من:یااا جونگ کوک شی من بگیرمت کشتمت کوک:😝 من:زبون درازی میکنی بعد سرعتم زیاد کردم رسیدم بهش برگشت یهو افتادرو زمین منم افتادم روش محکم گرفتم من:کوک ول کن کوک:ول نمیکنم مگه نگفتی میخوای داغونم کنی یهو چرخوندم خودش اومد روم بعد دستمو کنارم گذاشت محاصرم کرد با دستاش منم دستمو گذاشتن رو سینش میخواستم ببرمش عقب اما کل زورش انداخت روم دیگه بی جون شدم کاری نکردم که لباشو چسبوند رو لبام و لبامو مک زد و گاز گرفت منم تنها کاری که کردم این بود که دستمو بردم گذاشتم رو شونش و همراهیش کردم بعد اینکه نفس کم آوردیم از هم جدا شدیم بعد رفت سمت گردنم گردنمو لیس زدو مک زد منم یه خنده ریزی کردم بعد جدا شد
۵۴.۰k
۲۰ دی ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.