حکایتی جالب از امام صادق سلام الله علیه

✨﷽✨‌
علامه مجلسی رحمَهُ الله مینویسد:
وقتی منصور دوانیقیِ ملعون به إمام گفت تو بر علیه من توطئه کرده‌ای و توسط غلام خود معلّی بن خُنیس سلاح و یار جمع می‌کنی ، حضرت تکذیب کردند‌ . منصور فرستاد و آن را که به دروغ چنین مطلبی گفته بود طلبید و در حضور حضرت از او پرسید. گفت بلی چنین است و آنچه در حقّ او گفته‌ام صحیح است.
حضرت به او گفت سوگند یاد می‌کنی؟ گفت بلی و شروع کرد به قسم خوردن و گفت و الله الّذی لا إله الّا هو الغالب الحیّ القیّوم .
حضرت فرمود در سوگند تعجیل مکن و به هر نحو که می‌گویم سوگند یاد کن.
منصور گفت این سوگند که او یاد کرد چه علّت داشت؟ حضرت فرمود حقّ تعالی صاحب حیا و کریم است ، کسی که خدا را به صفات کمالیّه و به رحمت و کرم مدح کند، خدا او را معاجله به عقوبت نمی کند.
پس حضرت فرمود: بگو بیزار شوم از حول و قوّت خدا و داخل شوم در حول و قوّت خودم اگر چنین نباشد.
چون آن بدبخت چنین سوگند یاد کرد ، در حال افتاد و مُرد و به عذاب الهی واصل شد. منصور از مشاهده این حال بر خود لرزید و خایف گردید و گفت دیگر سخن کسی را در حقّ تو قبول نخواهم کرد.

منبع📚:جلاء العیون / باب ۸ ، فصل ۲ .

کانال در بله*
┈┈┈┈••✾🌿🌺🌿✾••┈┈┈┈
•✾📚 @dastankoutah 📚✾•
┈┈┈┈••✾🌿🌺🌿✾••┈┈┈*
دیدگاه ها (۰)

داستان زیبایی از خوش رفتاری مولا امیرالمومنین علی ع

*دکتر مرتضی شیخ از پزشکان نامدار ایرانی و مردم‌دار بود.*او پ...

ماجرایی زیبا و شنیدنی

🔹با رسم شکل ببینید👆بله با اون برهنه ها قطعا باید برخود بشه😡 ...

بسم رب المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

السلام علیک یا حجت الله فی ارضه ع

درسنامه مهدویت؛ اشتراکات روایی مهدویت در تشیع و تسنن عدالت گ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط