عاشقانه
چه داری در صدایت ای خدای مِهر و آرامش
که برده از دلم گویا قرار و از سرم هوشم
برای زنده ماندن جرعه ای بر من ببخشائی
که من هُرمِ نفس های تو را هرلحظه می نوشم
بگو ،فرمان بده ، حرفی بزن ، ای شاهِ شاهانم !
برای ماندنت ازجان و دل هر گونه میکوشم
اگر باشی ز عشقت صد غزل جانانه می گویم
برایت بهترین پیراهنم مستانه می پوشم
بدان که حک شدی در قلب و در روح و تنم جانا
کنم نام تو را چون حلقه آویزان به هرگوشم...
که برده از دلم گویا قرار و از سرم هوشم
برای زنده ماندن جرعه ای بر من ببخشائی
که من هُرمِ نفس های تو را هرلحظه می نوشم
بگو ،فرمان بده ، حرفی بزن ، ای شاهِ شاهانم !
برای ماندنت ازجان و دل هر گونه میکوشم
اگر باشی ز عشقت صد غزل جانانه می گویم
برایت بهترین پیراهنم مستانه می پوشم
بدان که حک شدی در قلب و در روح و تنم جانا
کنم نام تو را چون حلقه آویزان به هرگوشم...
۱۵.۳k
۰۹ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.