انگشت حیرت بر دهان بغض هایم مانده است نه چاهی برای فریاد دارم نه روی ناله به آسمان نمیدانم درکدامین فاجعه دست های دیگری را با دست های خدا اشنباه گرفتم که امروز اینهمه تنهایی من بی انتهاست...
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.