مافیای کراش من
part۴
گرفتیم خابیدیم
ویو یونگی
رفتم خونه لباسامو در آوردم غذامون خرودم خابیدم
ولی بزور چون همش به فکر اون دختره ا.ت بود
یعنی چقدر زیباست که خوردشو پشت اون ماسک مخفی کرده؟
یعنی من عاشقش شدم؟
یعنی من میتونم یکروز قیافه ی اونو ببینم؟
اون کیه؟
دوست پسر داره؟
اهههه شوگا اصن بتوچه بخاب دیگه
ویو ا.ت
از خواب بلند شدم صورتمو شدم روتینمو انجام دادم یه لباس راحتی پوشیدم(پست بعد
رفتم تو حال دیدم هیچکس نیس رفتم اتاق لیسا دیدم همچی شکسه چیییی؟
اطلافو چک کردم یه کاغذ دیدم
نوشته بود
اگه رفیق عزیزت لیسا رو میخای بیا به این آدرسی که گفتم
................
اههه لعنتیییییی
برگرو مچاله کرد و پرت کرد اونور
پاشد یه میکاپ لایت کرد(عکس لباسا و ماشینارو و میکاپا رو همراه پست بعد میزارم
سوار ماشین شد و راه افتاد همراه آدرس
یه رسید به یه جنگل یه امارت بزرگ اونجا بود
رفت داخل
کههههه...
شرطا ۵ لایک🛐
گرفتیم خابیدیم
ویو یونگی
رفتم خونه لباسامو در آوردم غذامون خرودم خابیدم
ولی بزور چون همش به فکر اون دختره ا.ت بود
یعنی چقدر زیباست که خوردشو پشت اون ماسک مخفی کرده؟
یعنی من عاشقش شدم؟
یعنی من میتونم یکروز قیافه ی اونو ببینم؟
اون کیه؟
دوست پسر داره؟
اهههه شوگا اصن بتوچه بخاب دیگه
ویو ا.ت
از خواب بلند شدم صورتمو شدم روتینمو انجام دادم یه لباس راحتی پوشیدم(پست بعد
رفتم تو حال دیدم هیچکس نیس رفتم اتاق لیسا دیدم همچی شکسه چیییی؟
اطلافو چک کردم یه کاغذ دیدم
نوشته بود
اگه رفیق عزیزت لیسا رو میخای بیا به این آدرسی که گفتم
................
اههه لعنتیییییی
برگرو مچاله کرد و پرت کرد اونور
پاشد یه میکاپ لایت کرد(عکس لباسا و ماشینارو و میکاپا رو همراه پست بعد میزارم
سوار ماشین شد و راه افتاد همراه آدرس
یه رسید به یه جنگل یه امارت بزرگ اونجا بود
رفت داخل
کههههه...
شرطا ۵ لایک🛐
۶.۱k
۱۵ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.