دیو ات

دیو ات
ات : جیغغغغعغ
برم منو گزاش رو جزیره اشپز خونه
ات: ار...ار.رربا..ب( خشک
کوک: من بی شعورم ا ع ( خمارو شیطون
ات: ارباب من..
‌کوک: معزرت میخوای ارع؟
ات: ارع
کوک: هعی خدا
کوک: اصلا درس نیس پشت سر رئیست اینطوری بگی
ات: متعصفم
کوک: خب ی شرط دلره ببخشمت
ات: چی ؟
کوک: خب بریم اتاق بت بگم
ات: چی؟
کوک: مگه نمیخوای ببخشمت
ات: ارع
کوک: پس برو اتاقم
ات: ن ن ن ن من ی المه کار دارم
کوک: بعدا انجام بده
ات: ن خیلیه تا شب باید تموم شه
کوک: اوففففففف باشه بابا
# دوستاان کوک حس انچنانیی ب ات نداره ولی خب#
ارباب از اشپز خونه خارج شد منم از حزیره اومدم پایین
ات: بخیر گذشت
رفتم زنگ زدم ب جویی
ات: الووووو
جویی: کوف گوشم درد کرف
ات: مهم نیس جویی گوش بده چی میگم
جویی: بگو
ات: امشب رئیسم گف تورو دعوت کنم خونشش تا تنها نباش
حویی: عررر واقعا
ات: ارععع ..میای دیگه؟
جویی: معلومه که میام ساعت چند؟
ات: ۸
جویی : اوکیه میبینمت میمون
ات: همچنین شامپانزه
__________€€_____________________
اینم از این
ب نظرتون پارتای بد چی میشه